برای بهبود مدیریت بحران باید به همه اعضا خانواده مدیریت بحران توجه کنیم

برای بهبود مدیریت بحران باید به همه اعضا خانواده مدیریت بحران توجه کنیم

در نگاه بسیاری از علاقمندان به مدیریت بحران بهره گیری از تجارب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این موضوع در نقد عملکرد مدیران در حوادث (فارغ از صحت و سقم آن) بیش از دیگر موارد خود را نشان می دهد. به گزارش بنانیوز(BanaNews.ir)؛ نکته حائز اهمیت در موضوع مدیریت بحران توجه به این نکته است که برای نقد عملکرد در حوادث نباید تنها مدیران اجرایی را آماج قرار داد. مدیریت بحران همانند یک خانواده (حداقل) سه عضوی است که خروجی عملکرد آن به رفتار این سه عضو مربوط می شود. عضو اول، دستگاههای اجرایی هستند ساختارهایی که برای پاسخ به حوادث طراحی شده اند عضو دوم، جامعه علمی کشور است که علاوه بر مراکز رسمی علمی برخی از انجمن ها و سازمان های مردم نهاد را نیز شامل می شود. مهمترین رسالت این مراکز بهره گیری از تجارب و شناخت مسائل حوزه مدیریت بحران و پاسخ علمی به آنها در مسیر رشد مدیریت بحران کشور است که با حضور و درگیر شدن با حادثه امکان پذیر می گردد. عضو سوم خانواده مدیریت بحران رسانه ها می باشند. رسانه ها جزیی از مدیریت صحنه می باشند و رفتار آنها نیز باید مورد نقد جدی قرار گیرد در حالیکه در بسیاری از حوادث گذشته مشاهده می گردد عضو دوم و سوم به جای پاسخ به ضعف های خود بر علیه عضو اول یعنی مدیران اجرایی موضع گیری می نمایند. لذا نقد حوادث گذشته نمی تواند از جامعیت کافی برخوردار باشد. به امید اینکه در آینده در هر حادثه‌ای که واقع می شود عملکرد تمامی اجزا مدیریت بحران مورد توجه قرار گیرد. شناخت وظایف اعضای اصلی مدیریت بحران کمک شایانی برای نقد می نماید. وظایف عضو اجرایی این خانواده تقریبا روشن می باشد و مطابق قانون و دستورالعمل ها مشخص شده است. در رابطه با تحلیل وظیفه این عضو خانواده مدیریت بحران تنها به این نکته باید اشاره نمود که این تحلیل باید در سطح خرد و کلان باید صورت گرفت. سطح خرد به اقدامات موضوعی مانند اسکان اضطراری و یا شیوه انتقال مصدومین و امثالهم می پردازد. در این نوع تحلیل تمامی زوایای کار و جزییات آن ارزشمند می باشد در حالی که تحلیل سطح کلان به کلیات مدیریت بحران پرداخته و اقدامات را در چارچوب اهداف بلند مدت مدیریت بحران مورد توجه قرار می دهد ( که کمتر شاهد این گونه از تحلیل در کشور هستیم). اما در مورد عضو علمی خانواده مدیریت بحران باید گفت مهمترین وظیفه این عضو تربیت افرادی است که در چنین صحنه هایی بتوانند موثر وارد عمل شوند. البته شاید بعضا این مطلب در ذهن متبادر شود که سیستم های اجرایی اجازه حضور آیت افراد را نمی دهند ولی تجارب بنده نظری غیر از این دیدگاه را دارد چرا که در عرصه مدیریت بحران می توان به صورت های مختلف ورود پیدا کرد و اثر گذار بود. حال سوال این است خروجی های مراکز علمی ما از نوع نیروی انسانی چه میزان از نظر دانش و روحی (کسب آمادگی برای خدمت به مردم به صورت خالصانه) آمادگی ورود به مدیریت حوادث را دارند؟ نکته بعدی آموزش های ما در این مراکز چه میزان با واقعیت های کشور و نیازهای عملیاتی تطابق داشته و حل کننده گره های مدیریتی است؟؟ و مسئله مهم دیگر، فعالیت مراکز علمی در زمان حوادث می باشد. شاید هیچ دستورالعملی برای این موضوع وجود نداشته باشد ولی از نظر نیاز به علم مدیریت بحران و طی کردن سیر تکاملی آن به نظر می رسد حوادث مهمترین منبع ارتقاء کیفی موضوع مدیریت بحران است. انتظار می رود همانگونه که با حضور بسیاری در کنفرانس ها و فعالیت های علمی خارج از کشور و یا رصد و استفاده از آن، در زمان حوادث نیز مراکز علمی ما حضور فعالی برای تولید تجربه به دانش داشته باشند. مهمترین کمک به دستگاه اجرایی نیز در این مرحله شکل می گیرد زیرا هم می توان مسائل اصلی مدیریت بحران چه در سطح خرد و چه سطح کلان را تشخیص داد و هم انتظار می رود راه کارهای عملی در اختیار مسولین قرار گیرد. حوادث هر چه بزرگتر باشد فرصت های ارزشمندی را در اختیار بازیگران قرار می دهد. این فرصت برای مراکز علمی اولا ارتقاء محتوی علمی و در ثانی اثبات توان خود برای کمک به عضو اجرایی خانواده مدیریت بحران می باشد. مدیریت بحران موضوعی نیست که منتظر بود تا برای ظرفیت ها از جمله ظرفیت های علمی نقش تعریف شود بلکه در مدیریت بحران باید نقش را بدست آورد و این زمانی امکان پذیر است که در این حوادث ظرفیت واقعی را معرفی نمود. زمانی می توانیم از مدیریت بحران موفق در کشور صحبت کنیم که تمامی اعضای خانواده مدیریت بحران وظایف خود را به بهترین وجه و در حمایت از یکدیگر در راستای اهداف بلند مدت مدیریت بحران انجام دهند. مهندس علیرضا سعیدی دبیرکل جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران موسس تیم نجات موج پیشرو

نظرات