بحران بارش های نوروزی
به جویی که یک روز گذشت آب نسازد خردمند ازو جای خواب
فردوسی بزرگ
من از بی نوایی نیم روی زرد غم بینوایان رخم زرد کرد
نخواهد که بیند خردمند، ريش نه بر عضو مردم، نه بر عضو خویش
استاد سخن سعدی
افسوس و غم شرایط پیش آمده برای هموطنانمان در شیراز، گلستان، مازندران، لرستان، کرمانشاه، سمنان، خوزستان و سایر نقاط کشور عزیزمان را میخوریم. آن چه در این مسائل بارش و سیلابهای اخیر پیش آمده است از دو دیدگاه قابل بررسی است. نخست مسائل بارش، رودخانهها، حوضههای رسوبی و پروژه های عمرانی و دوم سیاستهای کلان علمی و آموزشی کشور.
بارشهای اوایل بهار کشورمان را دچار بحران و آسیبهای طبیعی کرد و جان برخی از هموطنان عزیزمان را در آغاز سال گرفت. همچنین خسارتهای فراوانی را به وجود آورد. این در صورتی است که اگر در این چند دهه پروژههای انجام شده بر پایه شناخت دقیق طبیعت کشورمان و اجرای علمی و اصولی پروژه انجام میگرفت این بارشها میتوانست فزون بر سیراب کردن دشتها و هامونها و تامین بخشی از آبهای زیرزمینی تاراج شده ناشی از برداشت بیرویه باعث خوشحالی مردم کشورمان شود اما متأسفانه اینگونه نشد. اگر مطالعات طبیعت ایران، منابع و ویژگیهای زیست محیطی آن بدرستی، اصولی و علمی انجام گرفته بود و در اجرای هر پروژهای نکات پیرامون آن پروژه برای دراز مدت بکار گرفته شده بود هیچ وقت شاهد این چنین وقایع تلخی نمیبودیم.
واقعیت این است که موقعیت جغرافیایی کشور ما طوری است که از یک سو خشک سالیهای زیادی را به خود دیده و از سوی دیگر بارشهایی سنگینتر و شدیدتر از بارشهای اخیر را نیز پشت سر گذاشته است. اگر به ضخامت آبرفتهای دشتهای ایران از جمله ضخامت آبرفت و گسترش دشت تهران از شمیرانات تا جنوب تهران از باختر تا خاور آن، ضخامت آبرفت و دانهبندی آن در دشت جیرفت، دشت سرپل ذهاب، ضخامت آبرفت دشت کنگان – عسلویه – گاوبندی، ضخامت آبرفتهای دشتهای دامنه شمالی البرز، دشت مسیر مشکین شهر به اردبیل ، دشت مسیر مهران به دهلران، دشتهای شرق استان فارس و دشتهای بوشهر مانند جم و ریز و گله دار، دشت اشکنان، جناع و بندر لنگه و بسیاری دیگر نگاه کنیم همگی نشان از بارانهای سیل آسا دارند. ویژگیهای طبیعی ایران بسیار است که در این نوشته جای همگی آنها نیست .
واقعیت این است که دست بردن در طبیعت بدون آگاهی و شناخت کامل آن ممکن است باعث بوجود آمدن نتایج بسیار مخربی شود. حتی در صورت شناخت کامل چون تمام واقعیتها و عوامل طبیعی هنوز برای بشر شناخته شده نیست تغییرات بوجود آمده باید محدود و برپایه احتیاط صورت گیرد. اگر به طبیعت بی توجه باشیم یا با آن بد برخورد کنیم به وقتش طبیعت با خشونت جواب ما را خواهد داد. ما نمیتوانیم و حق نداریم حوضه آبریز یک رودخانه را تغییر دهیم و یا مسیر آن را عوض کنیم. ما نمیتوانیم و حق نداریم بدون شناخت کامل اکوسیستم یک منطقه گیاهان بومی یک منطقه را کاهش داده و یا با گیاهان دیگری جایگزین کنیم. ما نمیتوانیم و حق نداریم که از منابع گیاهی و زیستی و منابع آب یک منطقه بیش از حد نرمال و مجاز برداشت نمایم.
با نگاهی به سیاستهای علمی کشور و ارزیابی فعالیتهای علمی کشور از دیدگاه وزارت علوم مشخص میشود که به کارگیری علوم و تحقیقات تا چه حد در جهت منافع ملی و بکارگیری آنها در توسعه و انجام پروژههای عمرانی نقش آفرینی میکنند.
سیاست وزارت علوم این است که اولویت ارزیابی تمام مقالات بر پایه انتشار در مجلات شاخص بین المللی میباشد. ملاک تولید علم در کشور از دیدگاه وزارت علوم تعداد مقالات ارائه شده در نشریات بین المللی میباشد. در اینجا باید بگویم که آیا سنجشی شده است که این مقالات چه مقدار در تولید ملی و ثروت ملی نقش داشتهاند. آیا این مقالات در جلوگیری از آسیبهای طبیعی مفید بوده و یا به عبارتی از هدر رفتن ثروت ملی کاستهاند. اینجاست که وزارت علوم باید در این ارزیابی تجدید نظر کند. اگر وزارت علوم قصد دارد که این روش را ادامه دهد و آمار تولید علم را هر ساله بر این مبنا گزارش کند لازم است که محققین و دانشگاهیان خود اقدام به انجام پروژهها و تحقیقات بنمایند و یا پایاننامهها را طوری سوق دهند که نتیجه آنها در تولید ملی و کاستن آسیبهای طبیعی و اجتماعی نقش اصلی را داشته باشند.
منصور قربانی
رئیس انجمن زمینشناسی ایران
لینک اصل خبر در سایت انجمن زمین شناسی ایران
نظرات