آب شمشیر دولبه‌ای در خدمت جنگ یا صلح است/ نوع رفتار هر جامعه کمیت آب را به مسأله تبدیل می‌کند

آب شمشیر دولبه‌ای در خدمت جنگ یا صلح است/ نوع رفتار هر جامعه کمیت آب را به مسأله تبدیل می‌کند

به‌گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت نیرو (پاون)، "رضا اردکانیان" ظهر امروز در سومین همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران که در محل دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، در سخنرانی با عنوان "مسأله آب، علوم اجتماعي، تفکر ميان‌بخشي و صلح" اظهار داشت: زمان تصمیم‌گیری برای مشارکت در این همایش «علوم انسانی و اجتماعی و صلح» احساس می‌کردم یکی از بهترین فرصت‌ها برای سخن گفتن درباره شمشیر دولبه‌ای است که می‌تواند در خدمت جنگ یا صلح باشد. این شمشیر، آب است.
وی ادامه داد: متخصصان سال‌هاست از عباراتی نظیر «جنگ آب» استفاده می‌کنند و بسیاری نیز آن‌را نظریه‌پردازی کرده‌اند و شوربختانه نظریه‌پردازی درباره جنگ آب، بیش از هر جای دیگری درباره خاورمیانه و شمال آفریقا صورت گرفته است. جای خوشبختی است که بیش از یک دهه از طرح آب به عنوان ابزاری برای اتصال آدمیان به یکدیگر، انسجام اجتماعی و صلح نیز می‌گذرد.
اردکانیان با اشاره به اینکه بحث این همایش طرح نسبت علوم انسانی و اجتماعی با صلح است، افزود: من نیز به تبع تحصیلات و تجربه ملی و بین‌المللی‌ام در سازمان ملل متحد و اجرای طرح‌های آبی در بیش از 40 کشور جهان در زمینه مدیریت منابع آب، مناسب دیدم با محوریت نسبتِ علوم اجتماعی و انسانی با مسأله آب و صلح دیدگاه‌هایی را طرح کرده و در میان‌رشته‌ای‌تر شدن مباحث آب و صلح سهمی داشته باشم.
وزیر نیرو یادآور شد: مسأله آب، ابعاد مختلفی دارد اما از زاویه‌ای که اکنون مد نظر دارم، خیلی ساده و به طرز تناقض‌آمیزی پیچیده، این است که موجودیت فیزیکی آب، به شدت در تعامل با «نظام اجتماعی و رفتاری» است و به عبارتی، نظامی بیوفیزیکی را تشکیل می‌دهد. کمیت فیزیکی آب مهم است و جوامع از این جهت قابل تقسیم‌بندی در طیفی از پرآب تا کم‌آب یا هر طبقه‌بندی کمّی دیگری هستند؛ اما کمیت آب به تنهایی مسأله‌ساز نیست.
وی با بیان اینکه نوع رفتار هر جامعه و اعضای آن است که کمیت آب را به مسأله تبدیل می‌کند، گفت: بخش مهمی از مسأله آب در همه ابعادش، از کفایت کردن منابع آب یک کشور برای رسیدن به سطی مناسبی از توسعه تا بروز یا مدیریت مناقشات آبی، مستقیماً تحت تأثیر این متغیرهاست.
اردکانیان ادامه داد: بیش از دو دهه است که گفته می‌شود «مسأله آب، کمیابی آن نیست، بلکه حکمرانی آب مسأله است.» حکمرانی آب خیلی ساده به معنای نظام و شیوه اعمال قدرت، تقسیم منابع، اتخاذ تصمیم‌ها، نظارت بر انجام تصمیم‌ها، ارزیابی تصمیم‌ها و کردارها و سنجیدن میزان و نوع حرکت کردن در مدیریت منابع آب است. بدیهی است که وقتی از قدرت، تصمیم‌گیری، ارزیابی و سنجش سخن به میان می‌آید، ما اساساً از یک نظم سیاسی-سیاستی سخن می‌گوییم که به شدت تحت تأثیر شش متغیری است که برشمردم. حکمرانی آب به‌ویژه تحت تأثیر ساختار نهادی، اقتصاد آب، اعتماد و سرمایه اجتماعی، ارتباطات آبی و الگوی توسعه است. متغیرهای دیگر تا اندازه زیادی از همین چهار متغیر تأثیر می‌پذیرند.
وزیر نیرو با بیان اینکه دانشمنداني نظیر الینور استروم ( Elinor Ostrom ) اقتصاددان برنده جایزه نوبل نشان داده‌اند مدیریت منابع آب، بالاخص در منابع مشترک نظیر آبخوان‌ها تا چه اندازه تحت تأثیر اعتماد و سرمایه اجتماعی است، افزود: نهادگرایی در اقتصاد و علوم اجتماعی، به علاوه موضوع ارتباطات به منظور خلق اعتماد و سرمایه اجتماعی که متأثر از علوم ارتباطات و علوم اجتماعی بوده است، سهم به‌سزایی در درک امروزین ما از ملزومات پایدارسازی منابع آب دارند.
وی ادامه داد: پیدایش عرصه‌های مطالعاتی گسترده‌ای در چند دهه گذشته درباره ملزومات اجتماعی و اقتصادی پایدارسازی منابع آب، روند تلفیق شدن مسأله آب با مقولات غیرفنی را نشان می‌دهند. اگر دو سه دهه قبل عباراتی نظیر «جامعه‌شناسی مدیریت منابع آب» غریب بود، اما امروز در فضای دانشگاهی آشنا هستند، اگرچه هنوز در عرصه اجرایی به دشواری پذیرفته می‌شوند.

تفکر میان‌بخشي در حوزه آب
وزیر نیرو با بیان اینکه علوم اجتماعی نیز می‌توانند به یکی از بلاهای دانشگاه مدرن، یعنی تک‌رشته‌ای بودن، مبتلا شوند، گفت: همان گونه که در عرصه دانش فنی-مهندسی، سالیان بسیاری میان علوم آب و سایر علوم مرتبط با محیط‌زیست، کشاورزی و انرژی فاصله‌های زیاد و خسارت‌بار وجود داشته، حتماً علوم اجتماعی نیز از این عارضه رنج برده‌اند. نفس وارد شدن علوم اجتماعی به عرصه آب، به معنای تلاشی میان‌رشته‌ای است.
وی ادامه داد: امروزه ماهیت میان‌بخشي مديريت آب، خاک، غذا، پسماند و انرژی کاملاً پذیرفته شده است. مفهوم همبست ( Nexus ) همین واقعیت را نشان می‌دهد. مسأله آب را نمی‌توان جدای از خاک (که کشاورزی در آن صورت می‌گیرد)، غذا (که محصول آب و خاک است)، پسماند (که حاصل استفاده از محصولات تولیدشده با آب است و می‌تواند منابع آب‌ را آلوده کند) و انرژی که برای تولید آب، غذا و مدیریت پسماند ضروری است، بررسی و مديريت کرد.
وی تصریح کرد: واقعیت این است که هیچ نظام پایدار بیوفیزیکی در عرصه مدیریت منابع آب شکل نمی‌گیرد مگر آن‌که دانش متناسب با پیچیدگی این گونه نظام‌ها بر اساس ادراکی میان‌رشته‌ای، و درک ارتباطات ميان بخش‌هاي مختلف – کشاورزي، صنعت، خدمات، زندگي شهري، رفتار فردي - و مرکب از همکاری علوم فنی-مهندسی، محیط‌زیست و علوم اجتماعی در معنای وسیع آن تولید شود.

حل مناقشه نيز در کانون مديريت منابع آب است
اردکانیان در ادامه با تاکید بر اینکه مناقشه از آن‌جا که بخش ذاتي مناسبات آبي و مديريت منابع آب است، حل مناقشه نيز در کانون مديريت منابع آب است، افزود: صلح‌سازي اما امري فراتر از حل مناقشه را در بر مي‌گيرد و «مستلزم فرایند تغییر دادن ساختارهای اجتماعی و سیاسی ناعادلانه از طریق «روابط درست» است. اين فرایند شیوه‌هايي را تغيير مي‌دهد که مردم، اجتماعات و جوامع به‌واسطه آن‌ها زندگی می‌کنند، سازگار مي‌شوند و روابط خود را ساختار می‌دهند، و فضایی خلق می‌کنند که در آن اعتماد، احترام و وابستگی متقابل رشد می‌کند.»
وی ادامه داد: صلح‌سازی شامل فعالیت‌هایی است که طراحی می‌شوند تا مدارا و تحمل را افزایش داده، هم‌زیستی را ارتقا بخشند، یا فعالیت‌هایی که منابع ساختاری ظلم و بی‌عدالتی را تغییر دهند. تغییر دادن ماهیت روابط و ساختارهای اجتماعی، به عوض رفع مناقشه، هدف صلح‌سازی است. صلح‌سازی نیازمند تغییر در طرفین، روابط‌شان و عناصر ساختاری حاکم بر مناقشه است. صلح‌سازي از حد «تعديل و رفع مناقشه» فراتر رفته و به عرصه «متحول‌سازي مناقشه» ( Conflict transformation ) مي‌رسد.
اردکانیان با بیان اینکه صلح‌سازي بدون داشتن درکي از عدالت و انصاف ناممکن است، افزود: عدالت و انصاف در هر توافقنامه براي تقسيم آب و تعيين حقوق و تکاليف طرفين ضرورت دارد، اما چگونه تعريف مي‌شود؟ آيا انصاف در همه سيستم‌هاي آبي گونه واحدي است؟ معيارهاي قطعي – و عمدتاً متکي بر مقادیر کمّي تقسيم آب - دارد يا بر اساس فرايند تعريف مي‌شود و اهميت فرايندي که براي تعريف و مصداق‌سازي از انصاف طي مي‌شود به اندازه معيارهاي انصاف اهميت دارد؟
وزیر نیرو در پایان با تشریح این موضوع که مناقشات آبي يکي از عرصه‌هاي مهم بروز خشونت در سطوح محلي، ملي و بين‌المللي هستند، مي‌توانند به نظریه «جنگ آب» دامن بزنند، افزود: بيش از يک دهه است که ظرفيت‌هاي آب براي توسعه همکاري و ارتباطات انساني مثبت نيز آشکار و بر آن تأکيد شده است. تلاش براي مديريت يکپارچه منابع آبي، شکل دادن به سازمان‌هاي حوضه آبريز ( River-Basin Organization )، تقويت هيدرو-ديپلماسي در سطح آکادمي و اجرا، و افزايش يافتن تعداد توافقنامه‌هاي آبي نشان مي‌دهند که ظرفيت‌هاي آب براي توسعه همکاري انساني حداقل به اندازه فرايندهايي که احتمال جنگ آب را تقويت مي‌کنند، بسط يافته است.
وی یادآور شد: ايران نيز به دليل قرار داشتن در منطقه غرب آسيا و تأثيرپذيري از مناسبات آبي ميان ترکيه و کشورهاي پايين‌دست رودخانه‌هاي دجله و فرات؛ تأثيرپذيري از مناسبات آبي بين ايران و افغانستان و ساير کشورهاي آسياي ميانه، و تأثيرپذيري از مناسبات آبي با جمهوري آذربايجان و ارمنستان و ترکيه در شمال غرب؛ و هم‌چنين هر گونه بحث بر سر بهره‌برداري از درياي خزر، درياي عمان و خليج فارس، در معرض مناقشات بين‌المللي آبي است. از سوي ديگر، کم‌آبي تاريخي فلات مرکزي ايران در کنار الگوي نامناسب توسعه که برآمده از فقدان آمايش سرزمين و بسياري ملاحظات اجتماعي، سياسي و اقتصادي است، مناقشات آبي را در داخل کشور نيز دامن مي‌زند.
اردکانیالن در پایان تصریح کرد: پرداختن به اين مسائل و ارائه الگوهايي براي «متحول‌سازي زمینه‌های مناقشه» - بالاخص در عرصه داخلي – مستلزم مشارکت عميق علوم انساني و اجتماعي در بررسي علل ريشه‌اي برآمدن مناقشات است. متأسفانه در گذشته نسبت به اين ضرورت کم‌توجهي شده و آن دسته دانش‌هايي که براي مديريت منابع آب به‌کار گرفته شده‌اند، بدون جهت‌گيري به سمت تفکر ميان‌بخشي و ميان‌رشته‌اي، به بروز مشکلاتي انجاميده‌اند که بخشي از آن در درجه اول خشونت عليه محيط‌زيست و سپس مولد خشونت انسان عليه انسان است. زمان زيادي از دست رفته اما هنوز فرصت باقيست تا رويکردها اصلاح شوند و شاهد توسعه سازوکارهاي منجر به «متحول‌سازي مناقشات» و صلح‌سازي باشيم.


لینک اصل خبر در سایت وزارت نیرو

    منبع خبر

    وزارت نیرو

    وزارت نیرو

    وزارت نیرو

      نظرات