تأملی بر کارکرد تکنیک های ارتباطی در توسعه مفهوم حیاتی آب؛...
رضا اردکانیان وزیر نیرو/ اول. من در سالهای دولت اول تدبیر و امید(1396-1392) در ایران نبودم و تجربه زیستهای از نسبت دولت و جامعه ایران نداشتم، اما از همان اولین روزهای تصدی سمت وزیر نیرو با این ایده آشنا شدم که دولت تدبیر و امید برای ارتباطگیری با مردم، بیان مشکلات و خدمات، دستاوردها و ناکامیها و تعامل مولد سرمایه اجتماعی، زبان گویای مؤثری ندارد.خیلی زود دریافتم که این کاستی نتیجه کم بودن ابزارهای ارتباطی یا نبودن یک بخش ویژه تولید و انتشار خبر یا سامان دادن ارتباطات با مردم و ارسال خبر به آنها نیست. مجموعه عواملی از جمله جهت داده نشدن محتوای عمل دولت (از ساختوساز طرحها گرفته تا تصمیمسازی و سیاستگذاری) به قالب مناسب برای ارتباطگیری با مردم، ساخته و پرداخته نکردن محتوای رسانهای مناسب از اقدامات دولت، معنا نکردن اقدامات و خدمات دولت برای ذینفعان اصلی آنها و انسجام نبخشیدن به کل فرآیند تعامل با مردم و اطلاعرسانی، در هر بخشی از دولت، این کاستی را پدید آورده است.
دوم. همزمان که شاهد کاستی در ارتباطگیری با مردم بر محور فعالیتها، خدمات و دستاوردهای دولت بودم، بر میزان بسیار زیاد کار انجام شده در صنعت آب و انرژی کشور نیز آگاه بودم. این کارها و تحقق دستاوردها در شرایطی صورت گرفته بود که دولت دوم تدبیر و امید در شدیدترین تنگناهای تحریم، کاهش درآمدهای دولت و نابسامانیهای بازمانده از گذشته قرار داشت. من در اوایل سال 1398 واقعاً به این باور رسیدم که دولت تدبیر و امید در عرصه توسعه سازهها و تأسیسات مرتبط با صنعت آب و انرژی و افزایش گستره خدمترسانی به مردم ایران کارهای بسیار ارزشمندی انجام داده ولی به دلیل همان نقصان نظام ارتباطگیری، نه فقط شناخت اجتماعی از این دستاوردها حاصل نشده بلکه دولت، به دور از انصاف، به خستگی و انفعال نیز متهم میشود.
سوم، تصمیم گرفتیم آب و انرژی را به محتوا و همچنین ابزار ارتباطگیری با مردم تبدیل کنیم. آن نوع ارتباطی که برای پایدارسازی منابع آب و انرژی، هر گونهگذار از بدمصرفیها و رسیدن به جامعهای خوشمصرف که به داشتههایش افتخار میکند ضرورت دارد. آب و انرژی ذاتاً چنین قابلیتی دارند. هر ایرانی محال است که روز خود را بدون استفاده از محصول صنعت آب و انرژی به شب برساند. ظریفی میگفت آب و انرژی آدمی را به یاد شیخ اجل سعدی علیهالرحمه میاندازد چرا که آب «مُمِد حیات» است و امروز که ویروس کرونا شایع شده و شستن دستها از اصلیترین راههای مقابله با بیماری است، این نقش آب بیشتر به چشم میآید؛ و انرژی «مفرح ذات»، بدون آب، حیاتی نیست و بدون انرژی، برخورداری در دنیای جدید از مواهب زندگی چنان اندک میشود که فَرَح و لذتی برای زندگی باقی نمیماند. «اجتماعی کردن» آب و انرژی از طریق ارتباطگیری بیشتر با ذینفعان، نشان دادن اهمیت اجتماعی فعالیتهایی که در صنعت آب و انرژی انجام شده بود و مشارکت دادن مردم در شناخت و درک طرحهای صنعت آب و انرژی ایده اصلی کار بود.
چهارم. پویش #هرهفته_الف_ب_ایران بر همین مبنا در تابستان 1398 طراحی شد. 227 طرح بزرگ صنعت آب و انرژی اعم از نیروگاههای حرارتی، مزارع تولید برق خورشیدی، سدها، شبکههای آبیاری، تصفیهخانههای آب و فاضلاب، شبکههای آبرسانی، طرحهای بازچرخانی آب، پستها و خطوط انتقال و توزیع برق و انواع دیگری از طرحها که برای مجموع آنها 33 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری انجام شده بود، شناسایی شدند. گنجاندن همه آنها در قالب پویش، برنامهریزی برای افتتاح مداوم طرحها به صورت هفتگی و ایجاد حسی از پیوستگی در طول زمان، به علاوه شماری از ابداعات در برگزاری مراسم افتتاح، پویش #هرهفته_الف_ب_ایران را به ابزاری برای گفتوگوی اجتماعی بدل ساخت. گفتوگوی اجتماعی ما بر محور آب و انرژی البته تازه آغاز شده است و برایگذار به جامعهای که مصرف این ملزومات حیاتی اصلاحشده باشد، به این گفتوگو نیازمندیم.
حفظ تداوم افتتاح طرحها در طول زمان به صورت هفتگی و هر هفته حضور در یک یا دو استان، و حضور دو یا چند باره در برخی استانها برای افتتاح طرحهای متعدد، ذیل عنوانی واحد که تداوم و انسجام را تداعی میکرد، خود به بخشی از نظام ارتباطگیری با مردم بر محور آب و انرژی بدل شد. اصرار داشتیم مراسم افتتاح طرحها با حضور همه اقشار مردمی که استفاده کننده از طرحها بودند برگزار شود. مراسم نه فقط با حضور مقامات دولتی بلکه با حضور کشاورزان استفاده کننده از آب سدها و شبکهها، مردم روستاهای مصرفکننده آب شرب و گروههای مختلف مردم برگزار میشد. تلاش کردیم با ترکیبی از برگزاری مراسم فرعی – از نقاشی کودکان گرفته تا برگزاری فوتشال (فوتبال در شالیزار) – هر افتتاح را به مراسمی شاد و خاطرهانگیز تبدیل کنیم. بخشی از حساسیت شخصیام در این چند ماه، ثبت و ضبط کردن واکنشهای مردمی به مراسم افتتاح، خود طرحها و نوع مواجهه مردم با آنها بود. شماری از آنها در مجموع یادداشتهایی که برای روزنامه ایران و درباره همین پویش نوشته شدند، بازتاب یافته است. تلاش کردیم تا معنای اجتماعی و اقتصادی هر یک از طرحها را در این یادداشتها تشریح کنیم و آنها را از حیطه برشمردن ویژگیهای فنیشان فراتر ببریم.
ما تلاش کردیم ابتدا مردم را بیش از گذشته با دستاوردهای صنعت آب و انرژی ایران آشنا کنیم. میدانم که ایران به عنوان کشوری در حال توسعه، در بسیاری از شاخصها نسبت به کشورهای توسعهیافته جهان وضعیت نامناسبتری دارد، اما شواهد متعدد نشان میدهد مردم ایران به لحاظ شاخصهای بینالمللی مرتبط با دسترسی به آب شرب و بهداشت و انرژی پایدار از وضعیت مناسبی برخوردارند.
مطالبه توسعه داشتن، نقد کاستیها و اشتباهات همه کارهای درستی است که باید انجام شود اما از یاد بردن دستاوردها، نشناختن داراییها و ندیدن آنچه در سختترین شرایط برای ارتقای کیفیت و رفاه زندگی ایرانیان ساخته شده است، ما را در وضعیتی قرار میدهد که تصور درستی از داشتهها و توانمندیهای خود نداشته باشیم و واقعبینانه به جایگاه خود ننگریم. جامعهای که «گذشته»ای برای «افتخار کردن» نداشته باشد، «آینده»ای نیز برای «آرزو کردن» نخواهد داشت.
روز اول که پویش #هرهفته_الف_ب_ایران آغاز شد در متنی نوشتم که سعی میکنیم «همه با هم» این پویش را پیش ببریم. همه با هم اشاره دارد به مردمی که مطالبهگر، میزبان و مصرفکننده محصولات تأسیسات آب و انرژی هستند، کارکنان صنعت آب و انرژی که این تأسیسات را طراحی و اجرا کردهاند، سرمایهگذاران، پیمانکاران بخش خصوصی و دولتی که سازههای آب و انرژی به دست آنها ساخته شده است، رسانهها که واسطه مردم با صنعت آب و انرژی هستند و سیاستگذارانی که رهبران سیاسی زمینهساز مسیر دستیابی به این دستاوردها شدهاند. طرحهای این صنعت به این ترتیب به حلقه اتصال همه این گروهها تبدیل شدند تا خالق سرمایه اجتماعی، اعتماد و شناخت متقابل شوند. پویش به ابزاری برای تولید محتوا تبدیل شد.
بدیهی است که ظرفیتها و نیازمندیهای سرمایهگذاری مناطق مختلف کشور برای پذیرش طرحهای آب و انرژی متفاوت است. مراکز تمرکز جمعیت، مناطق دارای رودخانهها و پیکرههای آبی و مراکز تولید صنعتی ظرفیت بیشتری برای سرمایهگذاری و البته نیاز بیشتر دارند، با این حال، گستره پویش به اندازه همه ایران بوده است. طرحها در همه ایران اجرا شدهاند و خود شاخصی از تلاش برای تحقق عدالت و زمینهسازی توسعه در سراسر ایران است. من از ابتدای تصدی سمت وزیر نیرو بر شروع دوران مدیریت توأمان تولید و مصرف/ عرضه و تقاضای آب و انرژی سخن گفتهام و میدانم که این هدفی درازمدت و مستلزم زمینهسازی اجتماعی و اقتصادی است. برخی امور از شدت وضوح دیده نشده و اهمیتشان درک نمیشود. آب و انرژی هم در همین دسته جای دارند. انسان چنان به وجود و استفاده از آنها عادت میکند که وجودشان را به مفروض زندگی تبدیل کرده و فکر کردن به آنها را فراموش میکند. گذار به دوران مدیریت مصرف به عنوان بخشی از مدیریت توأمان تولید و مصرف/ عرضه و تقاضای آب و انرژی، نیازمند آن است که این دو ملزوم حیاتی زندگی به خودآگاه شهروندان راه یابند و زمینه گفتوگوی اجتماعی درباره آنها فراهم شود. ما نیاز داریم سواد و اخلاق آب و انرژی شهروندان را ارتقا بخشیم. این امر بالاخص در ایران که سازکارهای اقتصادی ناشی از قیمتهای واقعی آب و انرژی درست کار نمیکنند بسیار مهم است. پویش #هرهفته_الف_ب_ایران فرصتی بود تا به صورت مداوم در شش ماه، آب و انرژی را از مسیر تأکید بر سازههای عرضهکننده و تأمین آب و انرژی به میان مردم ببریم. عرصه رسانههای رسمی تا شبکههای اجتماعی را نیز به همین منظور به همکاری فراخواندیم.
مهم بود نشان دهیم که در یکی از سختترین دورههای تاریخ ایران که با تحریمهای اعمال شده از سوی بزرگترین قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان روبهرو شدهایم، روند ساختن ایران برای ایرانیان متوقف نشده است. اینگونه لحظات تاریخی، جنگ ارادهها و تدبیرهاست. پویش #هرهفته_الف_ب_ایران نمایی از جنگ ارادهها ارائه کرد، اراده برای آنکه از نفس نیفتیم، امید رو به خاموشی نرود و آب و انرژی قوامبخش زندگی باشند.
برخی دستاوردها در جریان پویش #هرهفته_الف_ب_ایران برای اولین بار حاصل میشدند. طرح استفاده از سدها به عنوان پایگاههای توسعه گردشگری و اکوتوریسم برای اولین بار برنامهریزی میشد و از سد سردشت در استان آذربایجان غربی شروع شد. ما برای توسعه باید بیاموزیم که از داراییهای خود به بهترین وجه و بهرهورترین شیوه استفاده کنیم. سدها – با همه نظرات موافق و منتقدی که درخصوص آنها وجود دارد – دارایی مردم ایران هستند و باید به بهترین شیوه از آنها بهرهبرداری شود. گردشگری یکی از راههای توسعه اقتصاد غیرنفتی است و به شرط رعایت اصول توسعه پایدار، میتواند منشأ اشتغال و فقرزدایی باشد. توسعه مزارع بزرگ تولید انرژی خورشیدی هم بیش از گذشته در طول پویش خودنمایی کرد. پیشتر نوشتهام که میتوان ستارههای توسعه تولید انرژی خورشیدی پایدار را بر زمین کویر همچون آسمان پرستارهاش نشاند. شماری از طرحهای تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آب نیز به مانند نیروگاههای تولید برق خورشیدی، ظرفیت سازگاری توسعه با محیط زیست را نشان دادند.
دو خاطره از سفرهایی که برای اجرای پویش #هرهفته_الف_ب_ایران داشتم بیش از همه در ذهنم ماندگار شده است. روی پارچهنوشتهای در شهر سردشت نوشته بود «به سرزمین سرفههای مقدس خوش آمدید.» هیچ جملهای تاکنون نتوانسته بود رنج مردم عزیز سردشت بعد از بمباران شیمیایی این شهر توسط ارتش صدام را این گونه بر ذهنم حک کند. گویی پویش به یکباره معنایی برای قدردانی از همه رنجهای گذشته مردم این سرزمین و ایستادگی به پای وطنشان یافته بود. صحنهای دیگر نیز در خاطرم مثل سنگنوشته استوار شده است. همکارانم ترتیبی داده بودند تا کودکان استان یزد در مراسم آغاز یکی از بزرگترین طرحهای آبرسانی روستایی، درباره آب نقاشی بکشند. احساس میکردم هر نقاشی، یکی از سنگهای بنای ایران آینده است، ایرانی که ضروری است مردمانش، همین کودکان، آیندهاش را بر عقلانیت «سازگاری با کمآبی» بنا کنند. آنها معماران ایران آینده بودند که دنیای آبی نسلشان را نقاشی میکردند.
پویش #هرهفته_الف_ب_ایران عین قطاری از تهران حرکت و ایستگاه به ایستگاه ایران را طی کرد. همه مردم ایران به نشستن در این قطار و دیدن جلوههای توسعه صنعت آب و انرژی، زیرساختهای هر گونه توسعهای، دعوت بودند. رهبر معظم انقلاب هم نسبت به فعالیتهای انجامشده نظر لطف ابراز کردند. ریاست محترم جمهوری و رئیس محترم مجلس شورای اسلامی نیز در همراهیها با کاروان پویش نظر تأییدآمیز نسبت به پویش ابراز داشتند. در جریان این پویش تا پایان هفته هجدهم (زمان تنظیم این متن) افتتاح 10 سد، آبرسانی به 748 روستا با جمعیت 440 هزار نفر، افتتاح 12 واحد نیروگاه حرارتی به ظرفیت 1717 مگاوات، 11 نیروگاه خورشیدی به ظرفیت 269 مگاوات، افتتاح و راهاندازی 9 واحد تصفیهخانه آب با ظرفیت پوشش 3 میلیون و 403 هزار نفر جمعیت، 9 واحد تصفیهخانه فاضلاب با ظرفیت پوشش 371 هزار نفر، 6335 هزار هکتار شبکه آبیاری و زهکشی، و راهاندازی سیستم بازچرخانی و سامانه گندزدایی تأسیسات فاضلاب در 4 استان انجام شد که برای احداث آنها بیش از 23 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری شده بود و مابقی طرحها نیز در هفتههای آتی به افتتاح خواهند رسید.
دولت تدبیر و امید در تولید ششونیم سال، هر سال 25 درصد بیش از همه دولتهای قبلی نیروگاه ساخته و میزان سرمایهگذاری در این بخش در دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم 235 هزار میلیارد تومان بوده است. عملکرد دولت تدبیر و امید در ساخت تصفیهخانههای آب شهری بیش از 92 درصد بیشتر از دولتهای قبلی است. این رقم درخصوص تصفیهخانههای فاضلاب 120 درصد است. هر 40 روز یک تصفیهخانه فاضلاب شهری و هر 90 روز یک تصفیهخانه آب شهری در این دولت افتتاح شده است. دارایی همه ایرانیان و ابزار ساختن کیفیت زندگی ایشان در سایه الف، آب و آبادانی؛ ب، برق و بالندگی است. تلاش کردیم بر محور آب و انرژی، با همه مردم ایران ارتباط بگیریم، از دستاورد و افتخار و دارایی بگوییم، و ساختن آیندهای پایدارتر را زمینهسازی کنیم.
بازنشر از روزنامه ایران مورخ 25 اسفندماه 98
نظرات