عدم وجود متکدی بخشی از باور و فرهنگ غالب اسلامی و ایرانی در شهر تبریز است

عدم وجود متکدی بخشی از باور و فرهنگ غالب اسلامی و ایرانی در شهر تبریز است

به گزارش شهریار، سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران اخیراً طی اظهاراتی عنوان داشت که بسیاری از متکدیان تبریز به تهران مهاجرت کرده اند.

بعداز این اظهارات، محمدحسین حسن‌زاده مدیرکل سلامت و امور اجتماعی شهرداری تبریز نامه ای به ﻣﺪﻳﺮ دﺑﻴﺮﺧﺎﻧﻪ ﻣﺠﻤﻊ ﺷﻬﺮداران ﻛﻼﻧﺸﻬﺮﻫﺎی اﻳﺮان نوشت.

در این نامه آمده است:

سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران اخیراً طی اظهاراتی عنوان داشته که "بسیاری از متکدیان تبریز به تهران مهاجرت کرده اند." ظاهراً این اظهارنظر در واکنش به سخنان اخیر ریاست محترم جمهور که برای چندمین بار، پاکیزگی شهر تبریز و نبود عمل تکدی‌گری در این شهر تبریز را مثال زده‌اند و این روزها نقل قول محافل و مورد توجه مدیران شهری، بوده است. بی‌تردید این مهم واقعیتی قابل انکار نبوده و به عنوان صفاتی نیکو برای شهر اولین‌ها، تبریز به شمار می‌آید. اینکه تبریز در مدیریت اجتماعی و پاکیزگی الگویی برای همه شهرها و علی‌الخصوص کلانشهرها می‌تواند باشد بر کسی پوشیده نبوده و مدیریت شهر تبریز همواره سعی در انتقال تجربیات این شهر به سایر شهرها داشته است و خواهد داشت.

امّا بعد از سخنان رئیس جمهور محترم، مدیریت سازمان رفاه، خدمات و مشارکت اجتماعی شهرداری تهران، عنوان داشته‌اند که "بسیاری از متکدیان تبریز به تهران مهاجرت کرده‌اند" این اظهارات بازتاب بسیار وسیعی یافته و احساس مردم شمالغرب را برانگیخته و حتی عده‌ای از این صحبت‌ها برداشت‌های نژادپرستانه و غیر واقعی کرده‌اند.

در همین راستا یادآوری چند نکته برای جناب حسینی مدیرعامل محترم سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران ضروری است.

* مهاجرت به دو دلیل اتفاق می افتد :

الف) فرار از کمبودها

ب) در جستجوی شرایط بهتر

اگر ادعای مدیرعامل محترم سازمان خدمات اجتماعی تهران را حمل بر درستی بدانیم باید اذعان بفرمایند که در شرایط برابر، تهران کمبودها زیادتر و شرایط نامساعدتری از تبریز برای میانگین جمعی رفاه دارد، بنابراین مدیران محترم اجتماعی شهر تهران شفاف‌سازی نمایند که بودجه‌های میلیاردی پروژه های بزرگ اجتماعی چه دستاوردهایی برای شهر تهران داشته است ؟

برای انجام یک مهاجرت نیاز است تا فرد پشتکار و تصمیم راسخ داشته باشد، دارای بودجه و سرمایه کافی باشد، هدف مشخص و مهارت کافی داشته باشد و فردی متّکی و توانمند باشد. باتوجه به موارد مذکور هیچ کدام از افراد مهاجر به قصد تکدی‌گری مهاجرت نمی‌کنند، بلکه ضعف‌های یک شهر مسبب تکدی‌گری افراد توانمند مهاجر شده است. چرا که اگر بنا بر تکدی‌گری بود فرد مهاجر حداقل مسافت نزدیکتری را برای این عمل خود انتخاب می‌کند و چه بسیار شهرهای برخورداری که در مسیر تبریز به تهران وجود دارد.

*  همانگونه که همگان می‌دانند مهاجران ایرانی عمدتا افراد موفق و تاثیرگذار در سرزمین‌های مقصد بوده‌اند و آذری‌های مهاجر هم تماما افرادی ساعی و متعصب، فنی و تلاشگر، موفق و تاثیرگذار بوده‌اند و در هیچ شرایطی خفت و خواری را تحمل نکرده‌اند تا چه برسد به تکدگری.

* اینکه تبریز الگویی برای شهرهای دیگر جهت مبارزه با تکدی‌گری است، نتیجه کار ده ها ساله و شاید صدها ساله هست. اینکه مردم عزت نفس و کرامت انسانی را بالاتر از خفت و خواری و سرافکندگی دانسته اند و اجازه نمی‌دهند کسی نسبت به آنها به دیده نیازمند بنگرد و مردمان خوش نام و خیرخواه تبریزی هم طبق فرمایشات دینی آبروی همشهری و هم محله‌ای خود را آبروی خویش دانسته‌اند و با چشم‌های  مسئولیت‌پذیر، خیریه‌های خوشنامی چون صندوق حمایت از مستمندان و نوبر و ... را جاودانه و مایه فخر شهرمان کرده‌اند، با این حال جای بسی تاسف دارد که عده‌ای به جای الگو پذیری، ادعاهایی گزاف و توهین آمیز مطرح می‌کنند.

* اعتماد، باوری قوی و اعتباری تمام نشدنی و صداقت راستین و اطمینان الهی و نگاهی بی انتهاست که عامل اصلی در صفت شهر بی‌گدای تبریز بوده است و این هم در سایه نیکنامان و خوبان بی‌شمار شهر تبریز است نه در سایه مدیرانی همچون بنده و مدیرعامل محترم خدمات اجتماعی تهران، پس بنابراین ایجاد شهری بدون گدا فرمولی نیست که سازمانی آن را مهندسی معکوس نماید یا با سخنان نسنجیده آن را تحت الشعاع قرار دهد. این یک انتخاب بوده است از طرف کل شهر و  شهروندان و به یاری خداوند در آینده نیز تبریز را بی‌گدا و پاکیزه‌تر خواهیم یافت.

* توجه به فاصله میزان تولید ناخالص داخلی بین استانهای تهران و آذربایجان شرقی گویای برتری حداقل هفت برابری و از طرفی توجه به سرانه تولید ناخالص داخلی بین استانها برتری دو برابر مردم استان تهران نسبت به آذربایجان شرقی است. عدم وجود متکدی در تبریز دلیل بر برتری توان اقتصادی مردم تبریز نسبت به تهران نبوده بلکه جاری شدن این امر بخشی از باور و فرهنگ غالب اسلامی و ایرانی در این شهر کهن است و زندگی در تبریز اجتماعی‌تر از تهران و هم نوع دوستی ریشه دارتر از شهرهای دیگر است.

* صندوق حمایت از مستمندان تبریز یک سازمان خیریه و مردم نهاد است که صد در صد بنیه مردمی داشته و به عنوان الگویی است که تاکنون هیچ تفکر دولتی و شبه‌دولتی با تمام امکانات و پشتیبانی‌ها نمونه اش را نساخته است. چون این خونی است که در درون اجتماع بوده و همواره در حال خودسازی و رشد و نمو بوده است.  در کنار این، صندوق جمعیت نوبر با سابقه بیشتر از عمر خیلی از شهرها، همواره در کنار مردم و دوای دردشان بوده و دیگر خیریه‌های تبریز هم با الگوبرداری از این دو سازمان مردم نهاد هیچ کدام برای ایجاد پوشش‌های مختلف همچون پولشویی و ... ایجاد نگردیده‌اند و سرلوحه این موسسات عمل به دستورات موکد قرآنی در زمینه انفاق و رسیدگی به نیازهای همنوع است.

* مدیر محترم سازمان خدمات اجتماعی تهران بهتر است درصد ترک زبانهای پایتخت را از آمارهای رسمی و یا با یک مطالعه کوتاه در شهر بدانند و بعد ملاحظه فرمایند که کسانی که ترک زبان هستند خیلی هایشان فرزند تهران و بزرگ شده این شهر هستند و داشتن لهجه دلیل بر مهاجر بودن آنها نیست و در ثانی شرط اول اجتماع احترام و تکریم به تمام اقشار و تمام فرهنگ ها و تمام گویش‌های رایج در شهر است.

* سازمان خدمات اجتماعی تهران با این رویکرد، تفکر، تبعیض و تفکیک چگونه می‌خواهد نسبت به مدیریت اجتماعی شهر بزرگ تهران برنامه ریزی و اجرا نماید؟ آیا این نوع تلاشها دلیل بر عدم موفقیت مدیریت شهری تهران نسبت به رویکردهای اجتماعی همچون کودکان کار و متکدی گری و ... نیست؟

*تجربه جهانی نشان می‌دهد که تنوع فرهنگی در حال حاضر یک فرصت برای توسعه‌های پایدار فرهنگی است. سازمان خدمات اجتماعی تهران نیز از این ظرفیت و پتانسیل و با دوری جستن از تبعیض و تفکیک و با تسهیل گری و تحمل پذیری می‌تواند از تنوع فرهنگی موجود در شهر تهران برای اجتماعی شدن بیشتر گام بردارد. مدیریت شهری و جامعه مدنی و ریشه دار تبریز آماده است تجربیات خاص خود را برای بهره‌مندی بیشتر از ظرفیت‌های اجتماعی در اختیار همه شهرها قرار دهد. جناب آقای حسینی مدیرعامل محترم سازمان خدمات اجتماعی تهران بیشتر متوجه خواهند شد که برای مدیریت اجتماعی شهری به بزرگی تهران علاوه بر دانش به روز و تحصیل در خارج، شناخت بافت اجتماعی و تنوع ، فرهنگی، تجربه زندگی در بین مردم، اصل بوده و حذف و تحقیر ریشه ها علاوه برآنکه به باروری کمک نخواهد کرد بلکه درخت را بی‌بار و بی‌سایه خواهد کرد.

به جناب آقای حسینی مدیرعامل محترم سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران توصیه می‌کنم ضمن عذرخواهی از تمام ترک زبانان و آذربایجانی‌های کشور و از همه مهم‌تر شهروندان بی‌شمار و ترک‌زبان پایتخت، نسبت به اصلاح دیدگاه و رستگاری بیشتر بیاندیشند و بدانند که عظمت و جایگاه تبریز با سخنان بدون منطق و حسادت‌های کودکانه نخواهد شکست و قطعا در پاکیزگی و شهر بدون گدا بودن، الگویی برای همه شهرها و تهران خواهد بود و همواره بی منت تجربیات گرانبهایش را تقدیم فرهنگ ها و جوامع اجتماعی غنی و متنوع ایران زمین می‌کند.

در ﭘﺎﻳﺎن از ﺟﻨﺎب ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻌﻨﻮان دﺑﻴﺮ ﻛﻞ ﻣﺠﻤﻊ ﺷﻬﺮداران ﻛﻼﻧﺸﻬﺮﻫﺎی اﻳﺮان درﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﻣﻮﺿﻮع در دﺑﻴﺮﺧﺎﻧﻪ ﻣﺠﻤﻊ ﺷﻬﺮداران ﻛﻼﻧﺸﻬﺮ ﻫﺎ ﻃﺮح و ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳﻲ اﻗﺪام ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺮای اﺣﺘﺮام ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎه، ﻓﺮﻫﻨﮓ و اﺻﺎﻟﺖ و ﺷﺎن و ﻣﻨﺰﻟﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﻳﺪ.

لینک اصل خبر در سایت شهرداری تبریز

    منبع خبر

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز یک شهرداری در شهر تبریز می باشد

      نظرات