مشارکت با ذینفعان، حلقه مفقوده حفاظت از منابع آب زیرزمینی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو (پاون)، چشم دل بازکن که جان بینی/ آن چه نادیدنی است آن بینی
آنچه به زیبایی، هاتف اصفهانی در قرن دوازدهم هجری سروده است در سال جدید به نوعی در شعار روز جهانی آب (آبهای زیرزمینی- مرئی شدن نامرئی) متبلور شده است. اما حال چه باید کرد تا با چشم دل وضعیت منابع آبی را نظاره کرد؟ و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؟
اگر چه در چند سال گذشته با پرداختن به موضوع آب زیرزمینی، گامهای کوچکی در راستای احیا و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی برداشته شده، اما وضعیت کسری سالانه حدود ۵.۵ میلیارد مترمکعبی (معادل حدود ۲۷ برابر مخزن سد کرج) حکایت از ناکافی بودن اقدامات انجام شده دارد. اقداماتی که عموماً از سوی دولت و آن هم بخشی از دولت و بدون توجه به ذینفعان که همان بهرهبرداران منابع آب هستند، صورت پذیرفته است.
آنچه که در تفاوت بین منابع آب سطحی و زیرزمینی، ما را موظف به تعامل بیشتر با بهرهبرداران میکند، امکان رفتار مستقل و فردی از سوی آنها در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی است. به گونهای که در آب سطحی، بهرهبرداران محدود به همکاری و توافق با یکدیگر برای دسترسی به آب هستند، اما در آب زیرزمینی صاحب هر چاه مالکیتی برای خود قائل است و از این رو تحقق مشارکت در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی بسیار پیچیده تر است.
به عبارت دیگر، تفاوت اصلی در نوع نظام بهرهبرداری از منابع آب است، تا آنجا که در آب سطحی یک نوع نظام بهرهبرداری در قالب حداقل گروههای سنتی داشتهایم اما در بهرهبرداری از چاهها، نظام بهرهبرداری مسنجم و کارآمدی ( به جز موارد انگشت شمار) در دشتها شکل نگرفته است. با این وجود باید بر این موضوع پای فشرد که سیستم درست منابع آب، یکپارچه است و نمیتوان تفاوت و تمایزی بین دو منبع آب سطحی و زیرزمنی قائل شد، چرا که هر جا از آب سطحی بیشتری بهرهمند بودهایم، دست اندازی به منابع آب زیرزمینی کمتر شده است.
بنابراین حکمرانی درست آب در بستر همکاری حاکمیت (نه تنها دولت)، مردم و قانون شکل میگیرد و غافل شدن از هر یک، استقرار حکمرانی خوب را با اختلال مواجه خواهد ساخت و آنچه تا کنون مورد توجه قرار گرفته صرف حضور دولت و قانون، با توجه حداقلی به ذینفعان بوده است.
در انتها باز به شعر هاتف اصفهانی که در آغاز نوشته شده بود، بر میگردم و امیدوارم چشم دل باز کنیم و ذینفعان را خوب ببینیم. آنها را در حل مسئله آب شریک بدانیم و به نظر میرسد ایجاد یکدلی و هماهنگی با آنها، مهمترین راه حل عبور از چالشهای فرارو در استفاده بهینه از منابع آب است و در سال 1401 هجری شمسی در راستای تحقق این هدف و ارائه الگوی حکمرانی موثر منابع آب، از همه اندیشمندان، صاحب نظران و دلسوزان بخش آب دعوت میکنم، نظرات خود را برای تقویت حضور ذینفعان در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها به عنوان بازوان اصلی حکمرانی خوب آب ارائه کنند.
لینک اصل خبر در سایت وزارت نیروآنچه به زیبایی، هاتف اصفهانی در قرن دوازدهم هجری سروده است در سال جدید به نوعی در شعار روز جهانی آب (آبهای زیرزمینی- مرئی شدن نامرئی) متبلور شده است. اما حال چه باید کرد تا با چشم دل وضعیت منابع آبی را نظاره کرد؟ و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؟
اگر چه در چند سال گذشته با پرداختن به موضوع آب زیرزمینی، گامهای کوچکی در راستای احیا و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی برداشته شده، اما وضعیت کسری سالانه حدود ۵.۵ میلیارد مترمکعبی (معادل حدود ۲۷ برابر مخزن سد کرج) حکایت از ناکافی بودن اقدامات انجام شده دارد. اقداماتی که عموماً از سوی دولت و آن هم بخشی از دولت و بدون توجه به ذینفعان که همان بهرهبرداران منابع آب هستند، صورت پذیرفته است.
آنچه که در تفاوت بین منابع آب سطحی و زیرزمینی، ما را موظف به تعامل بیشتر با بهرهبرداران میکند، امکان رفتار مستقل و فردی از سوی آنها در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی است. به گونهای که در آب سطحی، بهرهبرداران محدود به همکاری و توافق با یکدیگر برای دسترسی به آب هستند، اما در آب زیرزمینی صاحب هر چاه مالکیتی برای خود قائل است و از این رو تحقق مشارکت در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی بسیار پیچیده تر است.
به عبارت دیگر، تفاوت اصلی در نوع نظام بهرهبرداری از منابع آب است، تا آنجا که در آب سطحی یک نوع نظام بهرهبرداری در قالب حداقل گروههای سنتی داشتهایم اما در بهرهبرداری از چاهها، نظام بهرهبرداری مسنجم و کارآمدی ( به جز موارد انگشت شمار) در دشتها شکل نگرفته است. با این وجود باید بر این موضوع پای فشرد که سیستم درست منابع آب، یکپارچه است و نمیتوان تفاوت و تمایزی بین دو منبع آب سطحی و زیرزمنی قائل شد، چرا که هر جا از آب سطحی بیشتری بهرهمند بودهایم، دست اندازی به منابع آب زیرزمینی کمتر شده است.
بنابراین حکمرانی درست آب در بستر همکاری حاکمیت (نه تنها دولت)، مردم و قانون شکل میگیرد و غافل شدن از هر یک، استقرار حکمرانی خوب را با اختلال مواجه خواهد ساخت و آنچه تا کنون مورد توجه قرار گرفته صرف حضور دولت و قانون، با توجه حداقلی به ذینفعان بوده است.
در انتها باز به شعر هاتف اصفهانی که در آغاز نوشته شده بود، بر میگردم و امیدوارم چشم دل باز کنیم و ذینفعان را خوب ببینیم. آنها را در حل مسئله آب شریک بدانیم و به نظر میرسد ایجاد یکدلی و هماهنگی با آنها، مهمترین راه حل عبور از چالشهای فرارو در استفاده بهینه از منابع آب است و در سال 1401 هجری شمسی در راستای تحقق این هدف و ارائه الگوی حکمرانی موثر منابع آب، از همه اندیشمندان، صاحب نظران و دلسوزان بخش آب دعوت میکنم، نظرات خود را برای تقویت حضور ذینفعان در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها به عنوان بازوان اصلی حکمرانی خوب آب ارائه کنند.
نظرات