شهریار تبریز/ بهنام عبداللهی: یعقوب هوشیار، شهردار تبریز در اولین روزهای آغاز به کار خود، از اجرای طرحی به نام ناحیهمحوری در شهرداری تبریز سخن گفت. طرحی که میتواند بعد از چند دهه، تغییراتی عمیق در ساختار اداری مدیریت شهری تبریز ایجاد کند.
نمونه بارز و موفق ناحیه محوری، در شهرداری تهران قابل مشاهده است؛ به طوری که هر منطقه از مناطق ۲۲گانه شهرداری تهران به چند ناحیه تقسیم شدهاند و هر ناحیه برای خود شهردار، معاونان و کارشناسان جداگانه دارد.
با تاملی گذرا درباره این طرح، میتوان دریافت که ناحیه محور کردن ساختار مناطق شهرداری، زمینه های توجه جزئیتر و محلیتر به مدیریت شهر را فراهم میآورد. به طوری که شهرداری هر ناحیه نسبت به سطح حوزه خود، مطالبات مردمی، نیازها و ... دید تخصصی تری دارد و میتواند با رویکردی بهتر به اداره آن بپردازد.
ارتقای بهرهوری کارکنان با ناحیهمحوری
یعقوب هوشیار، شهردار تبریز در این باره میگوید: مدیریت شهری جدید تبریز در پی آن است که از ظرفیتها و استعدادهای همه کارکنان در اداره بهتر شهر بهره بگیرد و فضا را برای بروز و ظهور توانمندیهای کارکنان به ویژه جوانان فراهم کند.
او ادامه می دهد: طرح ناحیهمحوری شاید ۱۰ها هدف مهم داشته باشد اما یکی از اهداف اصلی آن، ارتقای بهره وری نیروهای موجود شهرداری است. به گونه ای که سوابق و تحصیلات نیروها بررسی شده و مطابق با آن، علاوه بر مناطق و سازمانها، در نواحی نیز در جایگاه مناسب خود قرار میگیرند و به شهر خود خدمت می کنند.
تقسیم تبریز به ۳۵ ناحیه
هوشیار خاطرنشان می کند: تبریز را به ۳۴ یا ۳۵ ناحیه تقسیم میکنیم تا نگاه محلهای داشته باشیم، چرا که ما با یک کلانشهر مواجه هستیم و نباید سادهانگاری کرد.
او میگوید: اولین پایلوت ناحیهمحوری، منطقه ۴ است. هر ناحیه شهردار و معاونان خود را خواهد داشت تا احصای نیازمندیها از لایههای پایین اتفاق بیفتد.
هر ناحیه شهردار و معاونان خود را خواهد داشت تا احصای نیازمندیها از لایههای پایین اتفاق بیفتد. شهردار تبریز با اشاره به بودجهبندی سال آتی نیز اضافه می کند: بودجه سال ۱۴۰۲ شهرداری بر اساس ناحیهمحوری تدوین خواهد شد و علاوه بر پروژههای بزرگ، پروژههای کوچک متعددی برای شهر طراحی میشود.
او ادامه میدهد: محور نواحی، مساجد هستند و در هر ناحیه یک مسجد محور اصلی خواهد بود. پنج مدرسه هم به این مسجد وصل خواهد شد تا بتوانیم روی قشر نوجوان هم تاثیرگذار باشیم.
مساجد، محور هر ناحیه
هوشیار عنوان می کند: ما با ۳۵ مسجد شروع میکنیم اما برنامه داریم آن را به ۱۰۰ مسجد برسانیم.
اینکه تبریز به ۳۵ ناحیه تقسیم می شود، بدین معناست که ۳۵ نفر از نیروهای متخصص شهرداری به عنوان شهردار ناحیه منصوب خواهند شد. گفته می شود یکی از شرایط انتصاب به عنوان شهردار ناحیه این است که شهردار ناحیه حداکثر ۴۰سال داشته باشد.
تاملی درباره ضرورت طرح ناحیهمحوری
شهر تبریز بر اساس ضرورت و نیازهای شهروندان، به ۱۰ منطقه تقسیم بندی شده است. در واقع این کار برای اداره بهتر شهر در شرایطی انجام شد که تبریز تا این حد گسترش نیافته بود. تغییر شرایط زندگی، نیازها و افزایش جمعیت در بسیاری از مناطق، گستردگی شهر تهران به حاشیه ها و لزوم بازنگری در مدیریت این شهر موجب شد طرح انتقال اداره شهرها از منطقه محوری به ناحیه محوری و سپس محله محوری به عنوان راه حلی برای ارائه حداکثر خدمات به حداکثر شهروندان به پروژه ای با اهمیت برای مدیران شهر تهران تبدیل شود.
مدیران شهری معتقدند رویکرد محله گرایی و ناحیه محوری در کلانشهری نظیر تبریز قادر خواهد بود بسیاری از مشکلات در اداره شهرها را از پیش رو بردارد. بر مبنای اعتقاد این دسته از کارشناسان شهری در گذشته همه برنامه ریزی ها در ستاد مرکزی شهرداری متمرکز بود اما با تفویض اختیار به منطقه، ناحیه و محله راه حل بسیاری از مشکلات در همان سطح پیدا و ارائه خواهد شد.
در تمرکززدایی می توان با ایجاد واحدهای کوچک محله ای که نیاز به هزینه کردن مبالغ هنگفت برای تشکیل سازمانهای عریض و طویل مرکزی را ندارد، نظام مدیریتی را به صورت مشارکتی با هزینه های کمتر در زمان کوتاهتر بسیار کارآمد کرد.
ارتقای مشارکت شهروندان با اجرای ناحیهمحوری
مشارکتی کردن فرآیند مدیریت و برنامه ریزی در امور شهری فاصله سازمان های دولتی و توده مردم را به حداقل می رساند و مسلماً پیشنهاددهندگان طرح ناحیه محوری با هدف اصلی مشارکتی کردن تصمیم گیری در امر مدیریت شهری و اجرایی کردن اهداف مورد نظر سعی در به حداقل رساندن مشکلات مدیریت شهری دارند.
نواحی در تقسیمات سازمانی شهرداری کوچکترین رده اجرایی در مدیریت شهری هستند؛ پس نظارت و کنترل آن آسانتر است که باید با جلوگیری از افزایش حجم آنها از طولانی شدن فرآیند تصمیم گیری تا اجرا به اهداف طرح نزدیک شد اما برای رسیدن به چشم اندازهای طرح می بایست تغییراتی عمده در قدرت تصمیم گیری به شهرداران نواحی تفویض کرد.
در این تفویض اختیار شهردار ناحیه نیز در اداره واحد کوچکتری از شهر سهیم است. این مورد باعث می شود تا به شناسایی بهتر مشکلات پرداخته و برای اداره شهر، تدابیر تازه تری اندیشیده شود اما این مهم میسر نمی شود مگر این که شهرداران نواحی از بین افراد لایق و کارآزموده ای که آموزش های لازم را در این زمینه دیده باشند، گزینش شوند. با انجام این تغییرات در ساختار سازمانی شهرداری، شهرداری به سمتی پیش می رود که به اهداف جدید خود که همان احترام به حقوق شهروندان است، دست یابد.
البته باید توجه داشت که با این واگذاری قدرت به نواحی، مناطق خود دچار مشکل و معضل نشوند و از منظر اقتصادی نیز بی شک یکی از اهداف طراحان طرح ناحیهمحوری مشارکت هرچه بیشتر مردم از جنبه اقتصادی و مشارکتهای مالی آنها در برطرف کردن مشکلات محل زندگی خود است که البته نحوه مشارکت مالی مردم و سطح مداخله آنان نیز نیاز به ایجاد ساختار و چارچوب قانونی و منطقی برای انواع برنامه ها و طرح های شهری و بخصوص محله ای دارد.
کاش هزینه، افزایش تمرکز
راهکار دیگر مداخله و مشارکت مالی مردم در کاهش هزینه هاست. بدین معنی که ضرورت امکان سنجی مشارکت عمومی در سطح نواحی در کاهش هزینه ها می بایست انجام شود.
مسلما اگر اهالی و ساکنان نواحی به عنوان ذینفعان و ذیمدخلان تصمیمگیریهای محلی شناخته و معرفی شوند و با تبیین جوانب امر آگاهی و آموزش لازم ارائه شود، ایجاد یک پتانسیل مردمی با قدرت حداکثری در جهت تشکیل نظام مدیریتی و نظارتی و حتی اجرائی مردمی در پی خواهد داشت.
از نظر طراحان ناحیه محوری در سطح ناحیه از سه طریق مشخص می توان مشارکت مالی مردم را جلب کرد؛ ساکنان ناحیه ها یا هزینه های آن را می پردازند، یا با همکاری باعث کاهش هزینه های ناحیه می شوند و یا با انجام فعالیت های معین کوچک با قیمت کمتر باعث صرفه اقتصادی بیشتر عملیات در سطح ناحیه برای شهرداری می شوند.
اهداف و نقاط قوت ناحیهمحوری
از جمله اهداف اصلی طرح ناحیه محوری می توان به تمرکززدایی از طریق واگذاری امور به نواحی، تحقق مدیریت محلهای، افزایش بهرهوری در منابع و نیروی انسانی، افزایش رضایتمندی مردم، تسریع و تسهیل و افزایش کیفیت خدمات ارائه شده و توسعه مشارکت مردم در اداره امور شهر اشاره کرد.
همچنین این طرح از نقاط قوتی همچون خدمات رسانی به شهروندان در سطح محلات، تغییر نگاه مردم به سازمان شهرداری نسبت به گذشته و افزایش رضایت شهروندان، احیای محلهها و اجتماعی کردن شهرداری، جلوگیری از توسعه ساختاری و نیروی انسانی بدنه شهرداری، کاهش بروکراسی و نامه نگاری اضافی، کاهش ترافیک در سطح شهر و رسیدگی بهتر و سریعتر به مشکلات مردمی اشاره کرد.
بدیهی است با این شیوه جدید مدیریتی، تحولی عمیق در نواحی بر رویکرد مدیریت شهری به عنوان یک نهاد اجتماعی و با تحقق شهروندمداری ایجاد خواهد شد. بر این اساس تعامل شهرداران نواحی با شورایاران، خانواده معظم شهدا، نخبگان، فرهیختگان و پاسخگویی به شهروندان از مهمترین برنامه های شهرداران نواحی خواهد بود.
نظرات