شهریار تبریز / آناهیتا رحیمی: از خشکناب و چرنداب تا هزارتوی خاطرات تلخ و شیرین عصر مشروطه، از تهران تا تبریز در فراسوی وقایع و فراز و فرودهای سیاسی، فرهنگی، ادبی و اجتماعی دهههای ۳۰ و ۴۰ که به عصر تجدد و رنسانس سیاسی، فرهنگی ایران شهره است و از ستاره باران کوچه مقصودیه تبریز که منتهی به خانهای پر خاطره میشود، هزاران نکته نغز در غزل وارههای شعر معاصر میتوان یافت که همگی در ترجیع بند نام ابدی و بلند آوازه دل نازک ترین شاعر ملی، میهنی ایران خلاصه میشود؛ شهریار.
کودکی را با مشروطه زیست، زمانی که پدر، یاور مشروطه خواهان، به ویژه سردار ملی ایران، ستارخان بود. منظومه «حیدربابایه سلام»، محصول رجعتی شیرین و تلخ به کودکی شاعری بود که حسرتها و خاطرات فراموش ناشندنی آن دوران را با شیواترین، حزینترین، بیتکرارترین و ماناترین مضامین، به ثبت رسانید تا جهانی شود. خان ننه، سوگوارهای بیهمتا در روایت همان دوران است و سهندیه، نماد غرور منطقهای و نوستالوژی میهن دوستی و بوم دوستی شاعری متعصب.
این همه، تنها گوشهای مختصر از جهان بیکران و اقیانوس عمیق شاعری و هنر شهریار شیرین سخن شعر پارسی است که به قوام و غنای شعر و ادب فارسی کمک کرد. درست از این روست که شاعری چند بعدی و جامع الاطراف همچون شهریار را، بالاتر از حافظ، سعدی، مولانا، خاقانی، فردوسی، خیام و عطار بر تارک روز ملی شعر و ادب پارسی ایران نشاند.
شهریار را با موسیقی، شعر، هم عصری با بزرگان ادب، هنر و فرهنگ ایران زمین و بیتردید، فصل مشترک همه شاعران نوپرداز و سنتی ۱۲۰ سال اخیر باید تفسیر کرد، وجوه متعدد و متکثر او در همه حوزهها، اعم از خط، موسیقی، شعر، مذهب، پزشکی و ...او را به شاعری متمایز و کانون توجه بزرگان هم عصری چون ملک الشعرای بهار، ابوالحسن خان صبا، عارف قزوینی، نیما یوشیج، هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری و بسیاری دیگر تبدیل کرد و از او، معشوقهای، مرجع در محافل ادبی و هنری برای اهل فن ساخت.
ظهور و بروز
استاد شهریار، در ۱۱ دی ماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز چشم به جهان گشود؛ دوران کودکی خود را در روستای خشکناب، از حوالی شهرستان بستانآباد سپری کرد تا اینکه در سال ۱۳۰۳ شمسی وارد مدرسه طب شد؛ اما بعدها از ادامه تحصیل، صرف نظر کرد.
او، شاعری حاذق و توانا در سرودن اشعار ترکی آذربایجانی و فارسی بود که یکی از مهم ترین آثار وی منظومه حیدربابایه سلام است که به بیش از ۹۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
مقبره الشعرا نماد فرهنگ و هنر آذربایجان است
مقبره الشعرا نماد فرهنگ و هنر آذربایجان است. مجموعهای که هویت تاریخی شهر را به یدک می کشد و همواره فرش قرمزش، زیر پای گردشگران ایرانی و خارجی گسترده است، مکانی که ۴۰۰ شاعر و ادیب ایرانی از جمله اسدی طوسی، قطران تبریزی، خاقانی شروانی و همام تبریزی در این مکان آرام گرفتهاند.
اگر نگاهی به پیشینه مقبره الشعرا داشته باشیم، در سال ۱۳۸۳ بازآفرینی مقبره الشعرا آغاز شد و از همان زمان نیز به طور جسته و گریخته اقداماتی برای بهبود وضعیت عمرانی این پروژه انجام می یافت تا اینکه بعد از گذشت سالهای متمادی، در نهایت امسال با پیگیری و بازدیدهای متعدد شهردار تبریز از این پروژه فراملی، صفه شمالی آن افتتاح شد.
رهبری انقلاب و علاقه به شهریار
مرحوم اصغر فردی، پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات فارسی و ترکی، از مصاحبان و هم نشینان دیرینه استاد شهریار، در یکی از مصاحبه های خود، از نحوه و چگونگی آشنایی مقام معظم رهبری با شهریار و شعر وی و نیز تداوم این تفقد و توجه معظم له، روایتی مستند و روشن دارد. مرحوم فردی میگوید: مقام معظم رهبری خود از مداومان انجمنهای شاخص ادبی بودند و لذا از این طریق با استاد شهریار آشنا شدند. از آن سو استاد شهریار نیز به امام خمینی(ره) و حضرت آقا علاقه خاصی داشتند. پس از انقلاب و تفویض امامت جمعه تهران به ایشان، آشنایی نزدیکتری با معظمله پیدا کردند و این آشنایی به علاقه عمیقی تبدیل شد.
مرحوم فردی همچنین در جایی دیگر، با اشاره به دلایل توجه مقام معظم رهبری به ویژگیهای شعری و ادبی استاد شهریار میگوید: استاد اهل عبادت و ذکر دائم بودند و غیر از سخنرانیهای حضرت امام(ره)، همیشه خطبههای نماز جمعه حضرت آقا را هم از تلویزیون تماشا میکردند و میگفتند: همه شرایط جمال و کمال در ایشان جمع است. صدای گرم، فصاحت، بلاغت و سلاست کلام، از ایشان امام جمعه ممتازی را میساخت. رعایت قواعد تجویدی در قرائت خطبه عربی هم، مزید بر این ویژگیهای برجسته بود. نکته شگفت این بود که ایشان نماز را به آواز دلاویز در مقامات میخوانند. یک روز استاد شهریار گفتند: آقای خامنهای سوره «منافقون» را در گوشه «رهاب» تلاوت میکنند، اما رهاب روایتی قدیمی هم دارد که آن را از قدما آموختهام، میخوانم و شما ضبط کن و به آقای خامنهای برسان. سپس استاد رهاب را به شکل کامل خواندند و غزلی را هم که با دستخط خود نوشته بودند، امضا کردند و بنده آنها را به دفتر معظمله بردم و تقدیم کردم. در کنگرهای که برای تجلیل از استاد برگزار کرده بودیم، حضرت آقا که آن موقع رئیسجمهور بودند، چکی را به عنوان هدیه برای استاد فرستادند که استاد عیناً ظهرنویسی کردند و برای بازسازی مناطق جنگی اختصاص دادند.
شرح وصال ؛ لطف دیدار
مرحوم فردی، روایت جالبی از ملاقات و دیدار تاریخی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان با استاد شهریار دارد: او میگوید: عصر یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۶۵، از روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری اطلاع دادند حضرت آقا میخواهند به تبریز بیایند و قصد دیدار با استاد شهریار را دارند. به استاد خبر دادیم و ایشان گفتند: چون ممکن است همسایهها بر اثر حضور محافظان رئیسجمهور بر بام خانههای مجاور به زحمت بیفتند، برای ملاقات محل دیگری در نظر گرفته شود. از این روی قرار شد این ملاقات در تالار شهرداری تبریز انجام شود.
حضرت آقا درباره شعر جاودانه استاد، بیاناتی به بلاغت تمام بر زبان راندند و از استاد خواستند ایشان را به چند شعر میهمان کنند. استاد نیز الحق غوغا کردند. آن شب حضرت آقا فرزندوار به استاد مهربانیها کردند. هنگام شام غذا برایشان کشیدند و نان و آب تعارفشان کردند و قبل از اینکه استاد شروع به تناول کنند، دست به غذا نبردند. پس از شام نیز استاد و حضرت آقا، درباره خراسان و شعر و حیدربابا و اوزان و دقایق بلاغی صحبت کردند و شاعر و میهمان گرامی ایشان تا پاسی از شب گذشته مشغول صحبت بودند و دل از یکدیگر نمیکندند.
همچنان از این خانه، صدای شهریار میآید
اینجا محل توقف هر گردشگر است؛ محال است کسی به تبریز سفر کند؛ اما میهمان ناخوانده این خانه با صفا و تاریخی نباشد.
خانه تاریخی استاد شهریار، دارای زیربنایی در حدود ۲۵۰ متر مربع و شامل دو طبقه (فوقانی و زیرزمین) است. این خانه در محله مقصودیه تبریز واقع شده و در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶، با شماره ثبت ۲۲۷۲۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و در حال حاضر مرمت و ساماندهی خانه استاد شهریار به زودی آغاز خواهد شد.
از جای جای این خانه پر رمز و راز که زمانی، محل رفت و آمد بزرگان شعر و ادب و فرهنگ ایران زمین بود، هنوز که هنوز است، صدای شعرخوانی، سه تارنوازی، غیژغیژ قلم نی خوشنویسی و آوازخوانیهای خنیاگرانه استاد شهریار به گوش میرسد. اینجا، گنج ناگشوده خاطرات و یادهای فرهنگی، ادبی ایران و تبریز است، خانه ای که همچنان، با چیدمان اثاثیه و وسایل شخصی شهریار شیرین سخن، تصویری دست نخورده از زندگی و روزگاران نه چندان دور شهریاری این شاعر بزرگ را روایت و تداعی میکند.
اکثر اشیایی که در داخل این خانه به چشم میخورد در واقع آثار و وسایل شخصی استاد شهریار هستند، از جمله کتاب، دستخطها، انواع یادبودها و هدایای وی (از داخل و خارج از کشور) و همچنین لوازم زندگی روزمره این شاعر نیکنام تبریزی.
در طبقه زیرزمین عکسها و تصاویر شهریار واقع شده و یک بخش سمعی-بصری و قسمتی برای استراحت بازدیدکنندگان تعبیه شده است.
طبقه بالا در واقع بخش اصلی خانه شهریار است که میتوان همین طبقه را موزه شهریار شمرد. این طبقه با چهار اتاق قدیمیترین موزه ادبی استاد شهریار بوده و شامل اسناد قدیمی، عکسها، دستنوشتهها، وسایل شخصی از جمله لباس، کتاب، لوازمالتحریر، رختخواب و بستر استراحت استاد شهریار و همچنین آلبومهای تصاویر یادگاری و خط نسخ قرآنی وی میشود.
همچنین در قسمت پذیرایی خانه نیز هدایا، لوحها و تقدیرنامهها، و تندیسهایی از این شاعر بزرگ واقع شده است. یکی از آثار معروفی که در خانه شهریار نگهداری میشود، سه تار معروف و مزین به خط نستعلیق استاد است. بنا بر نوشتهای، یک ساعت چپگرد در این طبقه نصب شده است که در واقع عقربههای آن که نمادی از حسرت و دوباره بازگشتن به روزگاران گذشته و ملاقات دوباره با استاد است نصب شده است و طرح و شعر ایرج نوبهار به زبان ترکی بر روی آن درج شده است.
در قسمت حیاط خانه نیز تندیس بزرگی از وی نصب شده است و یک درخت بسیار کهن و زیبا در کنار حوض وسط حیاط به چشم میخورد. از جمله اشیا و اسناد دیگری که در موزه شهریار واقع شده است اسنادی است که مردم پس از افتتاح این موزه به آن آوردهاند.
مرمت و نوسازی مداوم و هر ساله خانه استاد شهریار برای حضور و بازدید مکرر گردشگران و ادب دوستان، همواره در دستور کار شهرداری تبریز، به عنوان مالک و متولی اصلی این مجموعه فرهنگی، ادبی و تاریخی قرار دارد و امسال نیز پروژه مرمت و بازسازی آن در دستور کار شهرداری قرار گرفته است.
۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت شهریار، بزرگترین شاعر تاریخ معاصر ایران، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی روز ملی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. این روز فرصت خوبی برای گشودن دوباره دفتر شعر شهریار و گذر در وادی دنیای بیبدیل این شاعر برجسته است.
نظرات