خانه سلطانالقرایی را از مظلومیت در آورید
زنده نگه داشتن نام و یاد بزرگان ایران زمین نیازمند توجه است و امروز بعد از ۲۲ سال از خاموشی متبحرترین نسخهشناس قرن،خانه سلطانالقرایی منتظر تجدید حیات است.
خانه سلطانالقرایی که ۲۰۰ سال تاریخ این مرز و بوم را بر ضمیر خویش نگاشته، در میان آهنآلات، سنگ، آجر و دیوارهای سر برآسمان سوده خانههای اطراف، خود را گم کرده، شایسته است از مظلومیتی که برآن رفته بیرون آورده شود و همچون گذشته تابناکش بر تارک تبریز قهرمان پرتوافشانی کند.
خانهای که پس از اشغال آن توسط مشروطهخواهان، طی دستور کتبی ستارخان سردار ملی (با دستخط اسماعیل امیرخیزی) در تاریخ ۱۱ صفرالمظفر ۱۳۲۷ قمری تخلیه شد.
خانهای که شیخ عبدالرحیم آن به دلیل لیاقت، شایستگی، آثار و تواناییهایش در علوم قرآنی و قرائت در ممالک محروسه، حجاز، مصر، خیوه و خوارزم به وسیله مظفرالدیّن شاه قاجار به ماه رجبالمرجب ۱۳۰۲ قمری به لقب سلطانالقرا ملقب شد.
خانهای که بزرگانی چون آیتالله العظمی حاج میرزا جواد آقا سلطانالقرا تبریزی و استاد علامه جعفر سلطان القرایی متبحرترین نسخهشناس قرن را به خاک خود پروریده و بر جامعه دین، علم و تاریخ این سرزمین ارزانی داشته است تا همواره بر پریشانی آن چون ستارگانی پر تلألو نورافشانی کنند.
حال این خانه با چنین پیشینه تاریخی و علمی در بین دیوارهای بلند فراموشی محصور مانده و خود را گم کرده است.
ضمن قدردانی از خادمان فرهنگ دوست سازمان میراث فرهنگی به خاطر تملک آن برای جلوگیری از تخریب کلی، شایسته و لازم است با همت مسئولان و پاسداران میراث تاریخ، علم و فرهنگ این مرز و بوم با راهگشایی و ضمیمه کردن خانههای اطراف آن، این خانه به گذشته والا و تابناکش برگشته و بر تارک بلند این سرزمین و بر نگین پرنورش خودنمایی کند.
شیخ عبدالرحیم بن الشیخابوالقاسم تبریزی ملقب به سلطان القرا به سال ۱۲۵۵ هجری قمری در تبریز متولد شد. وی از مشاهیر دوران و اعاظم علمای زمان خود بود.
این عالم که بخش عمده زندگانی و عمر پر ثمر خود را در این خانه سپری کرد، در حوزه علمیه تبریز تدریس علم تجوید و قرائت قرآن و صرف و نحو عربی را به عهده داشت و در علم قرائت نظر صائب داشت از این رو به سلطانالقرا ملقب گشت و این لقب در اولاد او باقی و ساری شد.
ایشان زمانی در نجف اشرف و شامات و مصر در محضر علمای شیعه بودند و زمانی دیگر در داغستان در جوار شیخ شامل داغستانی برای شرکت در مجاهدتهای ایشان حاضر شدند و فتوای جهاد علیه روسیه تزاری را صادر کردند.
شیخ عبدالرحیم مرد علم، عمل،مبارزه و جهاد بود. وی در ۱۹ رمضان سال ۱۳۳۶ چشم از جهان فرو بست و در صفهالصفا در کوه سرخاب تبریز که در زمان قدیم مصلای آن شهر بوده مدفون شد.
از وی آثار مکتوب ذیقیمتی باقی مانده است که الدرالمنثور، حاشیه بر مقدمه منظومه جزری و رسالههای دیگر در تجوید را میتوان نام برد.
بعد از ایشان این خانه مسکن شیخ ابوالقاسم سلطان القرایی گشت. شیخ ابوالقاسم از اکابر علمای آذربایجان بود و بعد از وفات پدر، مرجع علم تجوید و قرائت قرآن و صرف و نحو عربی و مورد احترام عموم طبقات تبریز بود.
از جمله آثار وی، تصحیح کلامالله مجید است که به سال ۱۳۳۶ هجری قمری در تبریز چاپ شده است. وی در دوم صفر ۱۳۶۸ وفات یافت و در گورستان محله شتربان تبریز مدفون شد.
حاج میرزا جعفر سلطانالقرایی دومین فرزند شیخ ابوالقاسم به سال ۱۳۲۲ قمری در محله شتربان و در خانه مذکور که بعدها نیز محل سکونت وی گشت، چشم به جهان هستی گشود.
مادرش سیده خانمی از سلاله میرزا یوسف صدرالاشراف از بنیاعمام میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و از شجره سادات حســـینی بود.
استاد جعفر سلطانالقرایی، قرآن، مقدمات و قرائت بعضی متون فارسی و عربی را نزد پدر و برادر بزرگتر خود، آیتالله حاج میرزا جواد آقا آموخت و از تدریس استادان مکاتب و مدرسان مدارس داخلی و خارجی بهره گرفت.
در مجالس درس و بحث حاجی میرزا ابوالحسن آقا انگجی، آقا سید احمد خلخالی، حاج میرزا علی اصغر آقا ملک و آقا میرزا رضی زنوزی به تلمذ نشست. رسـم الخط و خوشنویسی را از حاجی میرزا محمد حسین مکتبدار از شاگردان نامدار سید حسین خوشنویس باشی و میرزا عبدالرسول منشی محکمه جد مــــــادریشان یاد گرفت. لیــــکن اطلاعات ادبی و تاریخی و هنری وسیع و دقیق او از طریق مطالعه مستمر و دقت در کتب خطی و نشست و برخاست با ادبـــــا،شــــعرا، فضـــلا و بزرگان به دست آمد.
علامه جعفر سلطانالقرایی عالم عامل، محقق و هنرمندی ذوالفنون بود. در علم تاریخ، رجال و انساب استاد مسلم، در کتابشناسی، خط شناسی و سبکشناسی بیبدیل، خوشنویسی هنرمند، نقاشی چیرهدست و توانا بودند.
وی مخصوصا در شناخت نسخههای خطی و تشخیص اسناد و اوراق هنری و تاریخی از متبحران کم مانند روزگار بود، اما تواضع بیش از حد او اجازه نمیداد تا چنان که شایسته اوست حرفی به میان آید و یا در جراید نوشته شود چرا که هر وقت از او خواسته میشد ترجمه حالشان در مجـله یا جریدهای چاپ شود، متواضعانه میفرمــودند که شرح حال مثال من در دفتر فراموشی بهتر.
استاد سـلطانالقرایی در اواسط عمر خویش با دختر دوم حــاج مـیـرزا عـلـیخـان سرکارات که از اعیان رجـال زمان خود و صـاحب مکارم اخـلاق و محـامـد اوصــاف بود ازدواج کرد از او دو فرزند به دنیا آمد.
به توصیه و اصرار دوستان به تصحیح،تعلیق و تحشیه روضاتالجنان، تالیف حافظ حسین کربلایی تبریزی معروف به ابنالکربلایی کرد. کتاب در دو جلد با حوصله و دقت کافی و علم و بینش وافی در عرض ۱۰ تلاش و کوشش استاد جعفر سلطانالقرایی به دوستداران دانش، معرفت و دلسوختگان عشق و محبت به یادگار ماند.
استاد جعفر سلطانالقرایی در مقدمه جلد اول، روضات کتاب را چنین معرفی میکند، «کتاب حاضر که نام صحیح و کامل آن روضاتالجنان و جناتالجنان است روی مقدمه و هشت روضه و خاتمه وضع شده با تفصیلی که در دیباچه کتاب مذکور است.
ثبت متون مکاتیب بعضی از علما، مشایخ و نقل اجازات و خرق آنها همچنین بیان سنن، آداب مذهبی، اخلاقی و وصف قسمتی از عمارات، ابنیه،زوایا،جوامع و معابد تبریز و ذکر مجملی از تاریخ خلفا،سلاطین، امرا و ترجمه جمعی کثیر از بزرگان،مشایخ، زهاد، علما،قرا،شعرا، وزرا،صدور، ملوک،خوشنویسان،ارباب هنر و تعیین قبور و مدفن آنها با استطراد بسیاری از نوادر حکایات و طرف قصص که مرجع و ماب پارهای از آنها درایه و روایه به خود مولف است از محاسن این کتاب است.
برای تصحیح چنین کتابی استاد سلطانالقرایی ۱۰ سال از ابتدای صبح تا انتهای شب به طور طاقتفرسا زحمت کشیده و عمر صرف کرده است و بالاخره نتیجه مطلوب حاصل گشت.
علاوه بر کتاب مذکور بیش از صدها مقاله تحقیقی در مجلات علمی و ادبی از جمله مجلات یغما و یادگار از ایشان چاپ شده است و کتاب «المحافل» از آثار دیگر استاد است. مشتاقان در آرزوی طبع و نشر کتاب المحافل و چاپ مجدد روضاتالجنان هستند.
وی آزاد زیست چرا که مرد آزادهای بود و به هنر آزاداندیشی آراسته و جهانی بود در گوشهای، اعتنا به تقبیح و تحسین دیگران نکرد. محفلش گرم و مجلسش فیض بخش علامه دهخدا، دکتر معین، حاج آقا بزرگ تهرانی و علامه قزوینی و دیگر صاحبنظران بود.
استاد علامه جعفر سلطانیالقرایی شامگاه روز سهشنبه ۲۷ دی ماه ۱۳۶۷ برابر با ۹ جمادیالثانی سال ۱۴۰۹ چشم از دنیا بست و وادی رحمت تبریز پیکر نسخهشناسی بیبدیل، محقق و علامهای بزرگ را در دل خود جای داد.
فارس
نظرات