به گزارش شهریار ، در این نشست که به همت سازمان فرهنگی، ورزشی و اجتماعی شهرداری تبریز و دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنراسلامی تبریز برگزارشد، اساتید بنام و صاحب نظر در عرصه هنرهای تجسمی، مکتب نگارگری در تبریز را مورد بررسی قرار دادند.
دکتر اسماعیل بنی اردلان، طی سخنانی با عنوان نگارگری، زبان تصویری جهان ایرانی، سهم تبریز در حوزه هنر را بسیار قابل توجه خواند و گفت: تبریز دوره های طولانی پایتخت بوده و از همین مسیر هنر را در خود رشد داده است؛ بنابراین نمی توان نقش تبریز را در اعتلای هنر نگارگری نادیده گرفت.
وی ادامه داد: در شرایطی که جهان غرب بر تمامی ابعاد زندگی انسانی احاطه پیدا کرده، نگاه هنرمندان نیز تنها در جهان کمّی خلاصه می شود و همین امر موجب افول کیفیت هنر شده است.
این استاد دانشگاه، سنت ایرانی را پیوند دهنده ظاهر و باطن هستی به یکدیگر دانست و تاکید کرد: نگارگری نیز هنری است که می خواهد از ظاهر به باطن برسد و طبیعتا برای هنرمند نگارگرهم باطن و معنا حائز اهمیت است.
وی ضمن تقدیر از برگزارکنندگان هفته فرهنگی تبریز، تصریح کرد: چنین نشست هایی می تواند ابعاد پنهان و کمرنگ شده هنرنگارگری را زنده کند.
دکتر علی اصغر میرزایی مهر، دیگر استاد شرکت کننده در این نشست با موضوع مکتب تبریز صفوی، شکوهمندترین عصرنگارگری ایران، درک موقعیت را پایه و اساس هنرنگارگری عنوان و خاطرنشان کرد: انسان زمانی که درمی یابد هیچ جنبه ای از حیات به اختیار او نیست، موقعیت خود را درک می کند و می فهمد که باید با بندگی کردن، خود را رهایی بخشد.
وی افزود: همین امر وی را به سوی هنری سوق می دهد که بتواند این رهاشدگی را به تصویر بکشد و در عوالم غیرمادی سیر کند.
دکتر میرزایی مهر، بالندگی نگارگری در تبریز را همزمان با دوران شکوفایی ربع رشیدی خواند و گفت: حتی پس از کشته شدن خواجه نصیرالذین طوسی و افول جایگاه ربع رشیدی، تبریز همچنان و به صورت مستمر این هنر را در خود پرورش داد و ارتباط با هرات به عنوان یکی دیگر از مراکز نگارگری، در این دوران برقرار شد.
وی در تشریح دلایل تبلور تبریز در عرصه نگارگری در عصر صفوی اظهار داشت: پیشینه غنی این هنر طی دو سده قبل از آن، حمایت بی دریغ شاهان صفوی از این هنر و درنهایت حضور کمال الدین بهزاد مهمترین دلایل درخشش نگارگری تبریز بوده اند.
در ادامه این نشست، دکتر کریم میرزایی، با موضوع تطورنگارگری تبریز در دوره های مختلف تاریخی، تغییرات و دگرگونی های این مکتب را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: این مکتب در دوره های ترکمانی، ایلخانی، جلایری و صفوی ویژگی های خاص خود را داشته است. اما در عین حال می توان تلفیقی از این دوره ها را نیز در نگارگری های آن زمان مشاهده نمود.
وی در بیان ارتباط عرفان با هنر نیز گفت: در خطه آذربایجان عرفان شفاهی است و به همین دلیل ظرافت ها و زیبایی هایش از عرفان مکتوب، به مراتب بیشتر است. همین ویژگی در نقاشی و نگارگری تبریز هم نمود دارد و فارغ از هرگونه ساختارشکنی و قید و بند، بالیده است.
در انتهای این نشست، رحیم چرخی از اساتید هنرنگارگری در تبریز هم، بروز جریانات سیاسی و اجتماعی در تبریز را، مهمترین عامل گسست هنری در نگارگری دانست و گفت: ویژگی هنر در این است که از شرایط نامناسب اجتماعی و سیاسی، صدمه می بیند و تنها در صورت حمایت رشد می کند و هنرنگارگری تبریز هم از این قاعده مستثنی نیست.
وی افزود: با اینحال تبریز هیچگاه میدان هنر را خالی نکرده و با وجود همه ناملایمات، هنوز تلاش می کند که نام خود را در این عرصه زنده نگه دارد.
نظرات