شهریار تبریز/بیژن آقابیگی:
ما انسان ها گاهی آنقدر در روزمرگیهای خود گم میشویم که فراموشمان می شود، روی چه نعمت عظیمی پا گذاشتهایم.
زمین
...
همین خاکی که زیر قدمهایمان آرام در حرکت است،
همین آسمانی که بیادعا سایهاش را بر سرمان میگستراند،
همین رودخانهای که نجواکنان از کنارمان میگذرد تا زمین تشنه ای را سیراب کند،
همین درختانی که سخاوتمندانه نفسمان را تازه میکنند و هم ممد حیات مان می گردند و هم مایه مفرح ذات مان می شوند.
اما آیا ما قدردان این همه مهربانی بیپایان بودهایم؟
آیا پاسخی سزاوار به این همه سخاوت بی چشمداشت دادهایم؟
روز زمین پاک، تلنگریست به وجدان خفتهمان
.
این روز یادآور روزی است که باید در آیینهی طبیعت، خود را ببینیم و بپرسیم:
"زمین، از ما چه دیده؟ جز زخم، جز دود، جز فریاد خاموشی رودها، دریاچهها و جنگلها؟ "
زمین دیگر منتظر ما نمیماند...
یا باید امروز کاری کنیم، یا دیگر فردایی نخواهد بود.
فردایی بدون درخت، بدون باران، بدون پرندهای که آواز بخواند.
زمین، مادر همه ما، سالی یک بار بیشتر مجال ندارد تا صدای نالههایش در هیاهوی دود و فولاد و خاکستر شنیده شود
پس بیاییم اینبار، «زمین» را نه فقط جشن بگیریم، بلکه از برای نجات آن برخیزیم.
بیاییم با طبیعت همصدا شویم، نه در حرف، که در عمل.
امروز، روزیست برای آغازی دوباره؛ با مسئولیت، با عشق، با احترام به زمینی که خانهمان است...
دوم اردیبهشتماه ، همزمان با روز جهانی «زمین پاک»، بهانهای است برای مکثی کوتاه، اما عمیق؛ مکثی بر مسیری که طیشده و بر آینده مبهمی که در پیش رو داریم، بر مسئولیتی که بر دوش همه ما، از مردم گرفته تا مسئولین، سنگینی میکند. این روز نه فقط یک نماد، که فرصتی است برای بیداری وجدانهای خفته و خاموش، و دعوتی است برای تجدید پیمان با زمینی که زیر پای ما، هر روز نفس کمتری میکشد.
در تقویم جهان، روزی هست به نام « زمین پاک ». اما در تقویم زندگی ما، هر روز خدا، روز زمین است، روز پاسداشت و روز پاکداشت زمین—زمینی که دیگر نَفَسش به شماره افتاده و چشمانش غبار آلود و دود گرفته اش همچون دریاچه ارومیه از اشک خشکیده، و قلبش در تبوتاب توسعهای بیجان میتپد.
در چنین روزی، پرسشی بزرگ پیش روی ماست: آیا آنقدر که در ساخت برجها و ساختمان ها و کارخانهها موفق بودهایم و پسماندهای غیر قابل تجزیه خود را در جای جای این کره ی خاکی پراکنده ایم و چشمه سارهای زلال را با بی مبالاتی های خود به شیرابه هایی تیره و سمی مبدل ساخته ایم و با برداشت های بی رویه آب سفره های زیرزمینی دشت های وسیع مان را به چاله های عظیم ناشی از فرونشست زمین مبدل نموده ایم و ...، در نجات این زمین نیز کوشیدهایم؟
پاک و پاکیزه نگهداشتن زمین در راستای پاسداشت این نعمت الهی است، از این رو نبایستی برای حفظ این نعمت ارزشمند منتظر اقدامات دیگران، از دولتمردان سیاستمدار گرفته تا مدیران همیشه پای کار، باشیم، بلکه باید آستین های همت مان را بالا بزنیم و خود از برای نجات زمین، ترویج فرهنگ حفظ محیط زیست را از خانه خود آغاز کنیم، از زمانی که تصمیم جدی می گیریم: " کمتر بخریم "، " کمتر بسوزانیم " و " بیشتر بکاریم "
شهروندان عزیز، گامهای کوچک شما آینده را میسازد ...
یادمان باشد، همین گامهای کوچک اما استوار من و شماست که فردای زمین را میسازد. ما با هر تصمیم ساده و روزمره، یا به نجات زمین یاری میرسانیم، یا در خاموشی تدریجی آن سهیم میشویم.
با خرید بهاندازه نیاز خود ، نهتنها فرهنگ مصرفگرایی را به چالش میکشیم، بلکه از تولید بیرویه پسماند جلوگیری میکنیم.
با تفکیک زباله از مبدا و جداسازی پسماندهای خشک و تر در خانه، آشپزخانه، مدرسه و محل کار، گامی موثر در بازیافت و چرخه اقتصاد سبز برمیداریم. این عمل ساده، دشتهایمان را از زبالههای پلاستیکی و تجزیهناپذیر میرهاند و سفرههای آب زیرزمینی را از خطر نفوذ شیرابههای سمی در امان نگه میدارد.
با استفاده از حملونقل عمومی، پیادهروی، یا دوچرخهسواری به جای خودروهای شخصی، نهتنها به کاهش ترافیک و صرفهجویی در مصرف سوخت کمک میکنیم، بلکه گامی اساسی در کاهش آلودگی هوا برمیداریم. این، همان هواییست که هر روز در تبریز نفس میکشیم؛ هوایی که این روزها بوی سنگینی دود میدهد و گاه جانمان را به شماره میاندازد.
با کاشت یک درخت، حتی یک نهال کوچک، در مقابل خانهمان، در کوچهها و میدانها، در مدرسه و اداره، میتوانیم زمین را از مرگ سبز نجات دهیم. نگهداری از همین نهال، آبیاری آن، و تبدیلش به درختی تنومند، به معنای کاشت آیندهای سبز برای فرزندانمان است.
نهال امروز، سایه فرداست ؛ سایهای که شهر را خنک میسازد، هوا را تصفیه میکند و روح مان را نوازش میدهد. همه ما مسئولیم. زمین، خانه ماست. شهر ما بخشی از این زمین است. و هر شهروند، نگهبان بخشی از این خانه بزرگ. بیایید با مشارکت در طرحها و پروژههای مدیریت شهری، با احترام به منابع طبیعی، با اصلاح الگوی مصرف و سبک زندگی و باور داشتن به مسئولیت جمعی، گامی هرچند کوچک اما موثر در راه نجات زمین برداریم. چرا که زمین نه به سیاست وابسته است، نه به مرز. زمین، خانه همه ماست، و هر گامی که برای نجات آن برداشته میشود، آیندهای روشنتر را برای همگان رقم خواهد زد.
نظرات