حال این روزهای روستاها ی زلزله زده خوب است و خوبتر میشود
خانههای در حال ساخت، مصالح فراوان، اتاقکهای فلزی رنگارنگ، زنان، مردان و کودکان در حال کار و چادرهایی که هنوز برافراشتهاند؛ این اوضاع این روزهای روستاهای تبریز است.
به گزارش بنانیوز (BanaNews.ir) از شهر تبریز که خارج میشوی، ردیف کوهها و تپههای سرخ تو را از شگفتی به ذوق میآورد و تخیل میکنی که این کوهها با این خطوط سرخ پرانحناء، زمان زلزله چگونه بر خود لرزیدهاند؟ در امتداد این زیبایی عجیب از جاده اصلی به سمت روستایی خارج میشویم. اینجا هم ردیفی از تپه دیده میشود اما نه سرخ تپههایی به رنگ چوب و فلز و پارچه، کاهگل و سنگهایی که منظم خورد نشدهاند.
اوضاع قبل از رسیدن به همه ۹ روستایی که مورد بازدید تیم خبری قرار گرفت به همین این ترتیب است؛ این تپههای کوچک پرتعداد، نتیجه آواربرداری از خانه های ویران شده روستاهای هریس، اهر و ورزقان است. تپههایی که اگر نبودند روستاهای منطقه چون بهشت مینمودند با آن صفوف متحد سپیدارهای خزان زده زیر نور خورشیدی که به سختی از لابلای ابرها خود را به زمین میرساند.
اولین چیزی که در ورود به نخستین روستا همه را به تحسین واداشت، زنی بود که با فرقان برای چیدن آخرین ردیفهای دیوار خانه ۶۰ متریش آجر میبرد. از او پرسیدم سخت نیست، گفت: باید قبل از اولین برف، خانه ساخته شود، خوب این هم سختی دارد. و تلخ و شیرینتر از همه مهدی، کودکی بود که در خالی کردن بار آجر از پشت بار بری بزرگ کمک میکرد. پسر بچهای که کودکی خود را با بزرگی میگذراند.
روستاهای تبریز
آن سوتر از واحدهای آپارتمانی ۶۰ متری که برای سکونت دائمی روستاییان پیریزی شده است، هنوز چادرهای سفید زیر باد سوزان این روزهای آن مناطق می رقصند. در بدو ورود به هر روستا نگاههایی را حس کردیم که از درون چادرها، ون سفید ما را زیر نظر دارند و فقط کافی است به آنها لبخند بزنی تا به فارسی و آذری به تو خوش آمد بگویند و وقتی از اوضاعشان میپرسی با رضایت بگویند شکر.
اما رضایت در لحن همه دیده نمی شود برخی از ساخته نشدن واحدهای خود شکایت دارند و می گویند برای پیشبرد ساخت واحدهای دائمی آنها تلاش نمیشود. مسوولان بنیاد مسکن در این باره میگویند: این دسته از افراد ساکنان فصلی روستاها هستند یعنی بهار و تابستان در روستا و پاییز و زمستان را در شهر میگذرانند، پس اولویت با ساکنان دائمی است.یکی دیگر از تفاوتهای روستاهای در حال ساخت تبریز نسبت به دیگر روستاها، اتاقکهای کوچک فلزی است که با رنگهای مختلف دیده میشود. اتاقکهای ۱۲ متری برای اسکان موقت روستاییان به رنگهای سبز و قرمز و آبی که در نزدیکی واحدهای دائمی ساخته شده است تا در آینده بتوان از آن به عنوان انباری یا حتی اتاقی مجزا از خانه استفاده کرد.
روستاهای تبریز
اما این اتاقکها عموما خالی هستند و مردم انگار از چادرها دل نمیکنند و به چادرها خو گرفته و میخواهند مستقیم از آن به خانههای خود بروند. مردی از اهالی روستا که در حال کار بود به خبرنگاران گفت: "اگر مردم به جای چسبیدن به چادرها در ساخت خانه به گروههایی که داوطلبانه برای ساخت و ساز اینجا هستند کمک کنند، خانهها زودتر آماده می شود. مردم از چادرها بیرون نمیآیند زیرا میخواهند همچنان زلزله زده باشند تا کمک بگیرند!"
اما تعدادی نیز در واحدهای ۶ متری خود ساکن هستند و هرچند خشنودی از داشتن مسکنی دائمی و امن را نمی توانند مخفی کنند اما با یادآوری خانههای ۱۰۰ تا ۲۰۰ متری خود ابرو در هم میکشند. کاش این عده نیز همچون اندک روستاییانی که با وام نوسازی پیش از زلزله خانههای خود را مستحکم کردند، اقدام میکردند. خانههایی که با وام نوسازی ساخته شدهاند همچون مدارس سر پا هستند و ساکنانشان را نکشته اند.
البته به گفته مسوولان بنیاد مسکن به عنوان متولیان امر ساخت و ساز روستاها، به خانوارهایی که پیش از این شامل چند خانواده میشده است دو یا حتی سه واحد ۶۰ متری داده میشود.
واحدهای ۶۰ متری در حال ساخت برای روستاییان شامل یک اتاق خواب، یک حال کوچک و یک آشپزخانه است. با توجه به فرهنگ روستاییها سرویس بهداشتی در بیرون از خانه ساخته خواهد شد.
سرویس بهداشتی از نخستین روزهای پس از زلزله از مهترین نیازهای منطقه بود و حالا سرویسهای موقتی وجود دارد که بیشتر نزدیک محل برپا شدن چادرها نصب شده است و آن دسته از مردمی که هنوز از چادرها بیرون نیامده و در اتاقکهای فلزی ساکن نشدهاند، وجود سرویس بهداشتی را دلیل این امر می دانند.
ساخت واحدهای دامی دیگر اقدامی است که برای روستاییانی که یا از راه کشاورزی ارتزاق می کنند و یا دامداری و دامپروری اهمیت خاصی دارد. برای دامهای روستاییان نیز سولههای فلزی با سقفی نیم دایره در دو مساحت ۱۸ و ۲۴ متری ساخته شده و یا در حال نصب است تا دامها از سرما و نیز حمله گرگها در امان باشند.
تلاش برای بازسازی روستاهای زلزله زده تبریز هنوز ادامه دارد و پایان نیافته و برای همین است که در بافت مسکونی روستا و لابلای کوچهها بینظمی وجود داشته و هنوز کنار هر خانه الوار و تلی از خاک دیده میشود. در هر چند قدم مصالح ساختمانی برای استفاده واحدهای نزدیک به هم انباشته شده است. اما اینجا هنوز روستاست. هر روز دامها برای چرا از روستا خارج میشوند، انبوهی از برداشت محصولات بر فراز خانهها دیده می شود و کودکان به مدرسه می روند.
مصالح و نیروهای متخصص ناظر در محل حاضرند و این مردم هستند که باید در رسیدن هر چه زودتر به یک سرپناه دائم به خود کمک کنند. اتفاقی که در بسیاری از خانههای در حال ساخت رخ می دهد. آنچه در روستاهای مناطق زلزله زده شد حاکی از آن است که حال این روزهای تبریز و اطرافش خوب است و خوب تر می شود اما یاد بم بخیر...
الهام زهروند- ایسنا
نظرات