هنجارها و ناهنجاریهای بافت فرسوده
مناطق جنوب شهر تهران را با قدمت بیش از دویست سال بدون شک میتوان یکی از قدیمیترین محلات تهران دانست و از سوی دیگر شاید بتوان آنها را یکی از موثرترین محلات در تمامی حوادث تاریخی تهران و نیز پایتخت سیاسی ایران بعد از انقلاب قلمداد کرد.
به گزارش بنانیوز (BanaNews.ir) این مناطق همچنین بهعنوان اصلیترین هسته اولیه شکلگیری تهران و قسمتی از بافت ارزشمندی است که هنوز انسجام و پیوستگی خود را در دل شهر حفظ کرده است. اما متاسفانه این محلات با این غنای فرهنگی دیرزمانی است با معضلی بهنام بافت فرسوده روبهرو است. وجود بافتهای فرسوده در نقاط مختلف شهر تهران و به ویژه مناطق جنوبی شهر سبب شده است که بحثهای مرتبط با توسعه و نوسازی، علاوه بر موضوعات کالبدی در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی نیز بیش از پیش مطرح شوند.
انتخاب مناطق فرسوده شهری برای اسکان مهاجران و اقشار کمدرآمد شهر، نشان از افزایش مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که این امر تهدیدی برای شهر محسوب میشود و مناطق و بافتهای فرسوده بهرغم آنکه روزگاری بخش مهمی از هویت شهرها را تشکیل میدادند و دارای ریشههای سکونتی ارزشمند با غنای فرهنگی، اجتماعی و معماری فراوانی بودند، به تدریج به مناطقی ناامن و مخروبه تبدیل میشوند و هویت شهر را دچار مشکل میکنند. این محلات و بافتها از یک سو بهجهت فرسودگی شدید و نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی و از طرف دیگر وجود مشکلات فرهنگی و امنیتی و آسیبپذیری در برابر زلزله و نیز عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مدرن دارای مشکلات روبنایی و زیرساختی فراوان بهویژه در زمینه هنجارهای اجتماعی هستند که در این مقاله سعی شده است تا به صورت خلاصه تحلیلی از دلایل و ریشههای شکلگیری آن ارائه و در انتها نیز یکی از راههای برونرفت از آن را مورد بررسی قرار دهیم.
بیان مساله
بافتهای فرسوده شهری مشکلات متعددی دارند و در برخی موارد بالاخص در بروز ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، از ویژگیهای مشترکی به این شرح برخوردار هستند:
- اغلب واحدهای ساختمانی در بافتهای فرسوده شهری فاقد سیستم سازهای و محاسبات فنی برای مقاومت در برابر سوانح طبیعی از جمله زلزله هستند و واحدهای فرسوده مزبور، به لحاظ زیبایی بصری، دچار ناهنجاریهای متعدد بوده و روح جستوجوگر زیبایی شهروندان را متناسب با سلیقههای امروزی سیراب نمیکند و باعث رویگردانی آنها میشود.
- این بافتها از کمبود و ناکافی بودن سطح شبکهها و معابر دسترسی به خدمات شهری رنج میبرند و اغلب معابر آن عرض کمتر از ۶ متر دارند که امنیت این محلات را به شدت با آسیب مواجه میکنند و از سوی دیگر به هیچوجه متناسب با زندگی شهری امروز نیستند.
- بعضا بخشهایی از بافت فرسوده به دلیل عدم استحکام و خطرآفرین بودن آن از سکنه خالی میشود و اندک اندک، مکان و محل امنی برای بزهکاری خواهد شد؛ در نتیجه به رشد ناهنجاریها در بافتهای فرسوده منجر میشود.
- بافتهای فرسوده شهری از فقدان برخی خدمات فرهنگی، آموزشی و شهری به لحاظ کمی و کیفی رنج میبرد و در برخی خدمات نیز دچار نقص است. حتی در بیشتر این مناطق فضای سبز مناسب نیز به چشم نمیخورد، در حقیقت از آنجا که معماری این مناطق سنتی است، اساسا وجود چنین امکانات شهری در آن پیشبینی نشده است.
- توسعه فرسودگی، کمبود تاسیسات و تجهیزات و از بین رفتن مرغوبیت محدوده بافتهای فرسوده شهری از یکطرف موجب تنزل رتبه اجتماعی محدودههای مزبور در نگاه شهروندان و از طرف دیگر باعث افزایش میزان مهاجرت افراد اصیل و بومی با توان اقتصادی مطلوب و جایگزین شدن آنان با افراد با توان اقتصادی پایینتر و اقشار مبتلا به آسیبهای اجتماعی نظیر معتادان و مهاجران بیگانه شده است. از این رو به تدریج ارزشهای فرهنگی و احساس تعلق به خانه، محله و شهر به فراموشی سپرده میشود؛ به نحوی که در برخی موارد حیات شهری نیز تهدید میشود و با رکود و فرسودگی بیش از حد بافتهای فرسوده، این فضاها به مکانهایی مناسب برای کجرویهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی مبدل
میشوند.
درباره مورد اخیر لازم به ذکر است که تنها انگیزه ساکنان جدید برای زندگی، داشتن یک سرپناه است و آنها در این بخش از شهرها با توجه به نازل بودن قیمت مسکن بهرغم تفاوتهای فاحش فرهنگی، اسکان مییابند. بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساکنان، دچار آشفتگی و سردرگمی میشوند و به تبع آن بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این محلها پدید میآید. به خصوص آنکه تراکم جمعیت در این مناطق به حدی است که بهعنوان مثال در یک هکتار قریب به ۷۰۰ نفر زندگی میکنند؛ در حالی که در برخی نقاط تهران در هر هکتار بیش از ۱۰۰ نفر زندگی نمیکنند.
ـ همچنین متفاوت بودن سبک زندگی در بافتهای فرسوده نسبت به سبک زندگی مدرن شهری و بالا بودن میزان فقر در کنار مواردی چون بیکاری، انواع جرائم به خصوص اعتیاد و پخش مواد مخدر، بروز درگیریهای محلهای، ناامنی و بزهکاری، وجود مسکن ارزان قیمت به سبب عدم وجود زیرساختها، تفاوت فاحش میزان سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اعتماد اجتماعی نسبت به سایر محلهها، وجود ساکنین مهاجر، پایین بودن سطح سواد ساکنین، بالا بودن میزان مشاغل خانگی و موارد دیگری از این دست خود نشاندهنده وجود معیارهای اجتماعی برای تشخیص بافتهای فرسوده است که یقینا زندگی در چنین اماکنی افسردگی، اغتشاش، هرج و مرج و فقدان مشارکت اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
در کنار ویژگیهای پیشگفته، چنانچه مسائل زیست محیطی و آلودگی هوای این محدودهها نیز در نظر گرفته شود، مجموعه عوامل زمینهساز خروج مالکان ریشهدار و توانمند بافتهای فرسوده شهری، بهصورت یکجا فراهم میشود. اگر مالکان توانمند مذکور بهعنوان مهمترین سرمایه مقابله با فرسودگی در نظر گرفته شوند، مهاجرت آنها از محدودههای بافتهای فرسوده در میان تمام عوامل ذکر شده مهمترین عامل توسعه فرسودگی خواهد بود که متاسفانه شواهد نیز موید این امر میباشند.
موانع و راهحلها
بنابر آنچه گفته شد، بافتهای فرسوده شهری برآیند نارساییها و معضلات مختلف شهری هستند که طی سالیان گذشته به دلیل نبود برنامههای روشن و کارآمد توسعه شهری یا ناتوانی سیستم مدیریت شهری در تامین خدمات مورد نیاز این بافتها به وجود آمدهاند و در نتیجه محدودههایی از شهر، دچار معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شدهاند و کانون مناسبی برای رشد آسیبهای اجتماعی فراهم آورده است.
هر چند در سالهای اخیر به ویژه در منطقه ۱۶ تهران اقدامات موثری در راستای برطرف کردن معضلات اجتماعی صورت پذیرفته است. اقداماتی از قبیل جمعآوری کشتارگاه یا جمعکردن پادگان قلعهمرغی و تبدیل آن به بوستان ولایت و مراکز تجاری، فرهنگسرا و کتابخانههایی که ساخته میشوند. اینها توجهاتی است که شامل مناطق جنوبی شده و تا حدودی سبب بهبود سطح فرهنگی و رفاه ساکنان آن شده است، ولی با این وجود از تامین خواستههای مردم تا رسیدن به رضایت کامل شهروندان این مناطق فاصله زیادی وجود دارد.
با توجه به موارد مذکور، بافتهای فرسوده شهری موضوعی چندوجهی و میان بخشی با ابعاد کالبدی، اقتصادی، مالی، مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین ساماندهی بافتهای فرسوده شهری به دلیل تنوع ابعاد مختلف فرسودگی، موضوعی بسیار پیچیده و حساس است که توجه به این ابعاد و برنامهریزی دقیق، همهجانبه و هماهنگ برای رفع آن را اجتنابناپذیر میسازد. امنیت اجتماعی، جریان حیات اقتصادی و اجتماعی شهری و بهرهمندی مردم از مزایای عمرانی از جمله حقوق نادیده ساکنان بافتهای فرسوده است و به طور حتم در این میان احیای بافت فرسوده و بهسازی خانههای واقع در این بافتها، علاوه بر کاهش ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی، منجر به حذف مهاجرتهای درون شهری شده و از گسترش شهر نیز جلوگیری خواهد کرد.
در این میان به نظر میرسد بر اساس تجربیات سالیان اخیر بهرغم اعطای مشوقهای محدود، موانع و مشکلات متعددی بر سر راه احیا و نوسازی این بافتها وجود داشته و دارد که فارغ از مسائل و ریشههای آمایش سرزمینی، به صورت جدی از مشارکت خودجوش ساکنین این محلات ممانعت به عمل آورده است:
- عدم توجه برنامهریزان شهری و شهرسازان به ظرفیتهای بلااستفاده در محدودههای قبلی شهرها و اولویت نیافتن توسعه درون شهری و اسکان سرریز جمعیت در محدودههای مزبور.
- عدم سرمایهگذاری شهرداریها و دستگاههای ارائهدهنده خدمات شهری در جهت اصلاح و بهبود شبکههای دسترسی و اصلاح زیرساختها و تاسیسات شهری بافت قدیمی و فرسوده شهرها بهرغم وظایف قانونی و وضع عوارض نوسازی و در نتیجه عدم تطبیق ساختار و کالبد بافت قبلی با شرایط زندگی امروزی و به ویژه عدم حل مساله عبور و مرور وسایل نقلیه و امدادرسان در داخل محدودههای قدیمی، مرکزی و بعضا میانی شهرها.
- نبود تعامل و وفاق و تعریف مشترک در جهت اتخاذ سیاست منطقی برای حفظ و کارآمدی واحدهای با ارزش تاریخی، فرهنگی و معماری و در یک کلمه «میراثی» به عنوان کانونهای احیای بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و عدم اولویتبندی صحیح ارزشها، باعث عدم تحرک شده و بسیاری از پروژههای بهسازی و نوسازی به دلیل اختلاف نظر، متوقف شده یا انگیزهای برای ایجاد پروژههای جدید باقی نگذاشته است.
- نبود عزم ملی موثر در جهت بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و اولویت نیافتن موضوع در برنامهریزیهای کلان کشور و بودجهبندیهای سالانه.
ـ مشارکت پایین مردم در همکاری با ارگانهای دولتی به دلیل بیاعتمادی آنها به سازمانهای دولتی.
ـ قیمتگذاری نامناسب و پایین واحدهای مسکونی و در نتیجه عدم تمایل صاحبان ملک به فروش.
ـ عدم حمایت مناسب شهرداری از مردم منطقه جهت بازسازی بافت فرسوده و به موجب آن عدم اعتماد به عملکرد و صداقت شهرداری با توجه به سابقه عملکرد و فعالیت در منطقه.
ـ عدم استقبال از فرهنگ آپارتماننشینی به ویژه در میان ساکنین سالخورده که نیازمند آرامش میباشند.
ـ اعتقاد به تبعیض میان شمال و جنوب شهر در ارائه خدمات و نیز وجود اختلاف طبقاتی در ارائه خدمات شهری در برخی مناطق بویژه در شهر تهران.
ـ عدم سرمایهگذاری افراد در مناطق فرسوده به علت ناامنی.
و بسیاری از عوامل دیگر که تماما معضلات یکسان در شهرها میباشند، اما راهکارهای مقابله با این بافتها، بنا به نوع تشکیلدهنده، متفاوت است، همچنین برای جلوگیری از راکد شدن این مناطق، باید تدبیر مناسب اندیشید و با تحرک بخشیدن، احیا و بازسازی این مناطق که پویایی خود را از دست دادهاند، به آنها حیاتی دوباره بخشید و مانع از غیرفعال بودن و تحمیل هزینهها به شهرها شد.
مسائل و معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده در طرحهای نوسازی و بهسازی شهرها، همواره از وزن و اهمیت کمتری در مقایسه با معضلات کالبدی (فیزیکی) برخوردار بوده هست، هرچند که همان معضلات کالبدی نیز به دلیل عدم توجه به مسائل اقتصادی نتوانسته حل و فصل شود. این در حالی است که بررسیها در کشورهایی که در زمینه احیای بافتهای فرسوده خود موفق بودهاند، نشان میدهد که توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنان از وزن خاصی برخوردار بوده و همواره مبنای برنامهریزی توسعه این گونه بافتها در همپیوندی پایدار با کل شهر قرار گرفته است.
در هر صورت بافت فرسوده عمدتا یک معضل اجتماعی است تا معضل کالبدی، درست است که کالبد اکثر بلوکها فرسوده میباشند، اما مشکل بافتهای فرسوده چه در ایران و چه در سایر کشورها، بحث مسائل اجتماعی و فرهنگی است. این به آن معنا است که مردم باید از طریق اطلاعرسانی ترغیب شوند، آگاهیشان نسبت به شرایط زندگی افزایش یافته و درصد مشارکتشان در مورد این امر مهم ارتقا داده شود. در حقیقت، نوسازی بافتهای فرسوده فقط تخریب بنا نیست که بخواهیم مردم را بالاجبار وارد کنیم، در حال حاضر رویکرد فرهنگی با تاکید بر نقش مشارکت مردم در اجرای طرحهای شهری و تامین منافع متقابل بین گروههای مختلف مردمی، یکی از کلیدهای برون رفت از مشکلات مربوط بافتهای فرسوده میباشد.
مشارکت اجتماعی نه حاصل یک تمایل فردی یا دولتی، بلکه یک جهانبینی است که هر شخص با هر نقشی که دارد، رویاروی موقعیتی قرار میگیرد که با مسائل نقش فرد در جهان، دنیای کار و در نهایت خود مساله ادارهکردن، یک نظام مدیریتی را میآفریند که در آن رابطه بین ادارهکننده و ادارهشونده، رابطه دوجانبه و پویا است. در این نظام مدیران ادعای معجزه و پاسخگویی به همه مشکلات را ندارند و ادارهشوندگان دارای توقعات غیرعملی نیستند، آنچه اهمیت دارد تحقق بخشیدن به نیازهای همگان است زیرا در عمل نیز هر تصمیم فقط با همت و امکانات همگان واقعیت پیدا میکند.
با پذیرش نظام مشارکت، ما حق و مسوولیت انتخاب کردن و تاثیرگذاری فعال را برعهده میگیریم. البته در این میان، ارزشها اغلب نیروی نظارتکننده نامرئی جامعهاند و آنها بیش از هر عامل دیگری تعیینکننده ماهیت ادارهکردن میباشند. بنابراین در شهرسازی که یکی از زمینههای اصلی راهیابی مردم به مشارکت فعال و موثر است، مهم انتقال ارزشهای اساسی کیفیت محیط به شهروندان و همسویی و رعایت ارزشهای ایشان است.
موضوع بافتهای فرسوده و پایدار کردن بافتهای قدیمی شهر یک مساله اصلی در حوزه مدیریت شهری است و از آنجا که بافتهای فرسوده هم یک تهدید بالفعل و هم یک تهدید بالقوه برای یک شهر و شهروندان آن میباشد، ضرورت نگاه تخصصی و برنامهریزی کارشناسی برای نوسازی بافتهای فرسوده در هر مقطع زمانی مدیریت شهر بسیار حائز اهمیت است، لذا بافتهای فرسوده یک مساله مهم و به نوعی از مولفههای مسالهساز مدیریت شهری است.
امروزه دیگر نشستن کارشناسان و متخصصان در اتاقهای بسته و تصمیمگیری آنها برای شهروندان و ساکنین محلات (البته بدون حضور آنها) جوابگو نیست و نتایج مثبتی را در بر نخواهد داشت. بنابراین، مقاله توصیفی پیش رو و همچنین مقالاتی از این دست در نظر دارند ضمن یادآوری هویتهای شهری و منابع بالقوه و سطح امکانات و فرصتهایی که در آنها وجود دارد، مسوولان مربوطه را حساس سازند و با استفاده از نیروهای کارشناس و تحصیلکرده موجود در محلات نسبت به پیگیری مسائل گوناگون و رسیدگی به مشکلات و تقویت نقاط قوت هر محله تلاش کنند.
امید است با وقع بیشتر و توجه ویژهای که مردم و مسوولان به موضوع تعالی و توسعه همه جانبه بافتهای فرسوده خواهند داشت، زمینه تحقق چشم انداز این مناطق از جمله برخورداری از کانونهای شهری مجهز و پویا و بهرهمند از محیطی خوانا و باهویت، ارتقای مدنیت منطقه و بهبود جایگاه فعالیتی و اجتماعی آن، بهرهمندی از یکپارچگی و انسجام پهنههای فعالیتی با پهنههای مختلف توسعه یافته فعال و ارتقای جایگاه عملکردی این مناطق متناسب با نقش مرکزیت فعالیتهای اقتصادی در مقیاس جهانی را برای آنها مطابق با برنامههای پنجم توسعه بیش از پیش فراهم آورد.
*بهزاد رادنسب- کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی
منابع
• بافتهای فرسوده شهری عامل تشدید معضلات اجتماعی – سایت خبری کرمان - ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ - مریم ایرانمنش
• معضل بزرگ مناطق، بافتهای فرسوده است - ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ - خبریاب
• شرکت عمران و مسکنسازان استان اصفهان
• مطالعات اجتماعی بافت فرسوده باغ آذری - آذر ماه ۱۳۸۶-
• سایت خبری جوان آنلاین - http://www.javanonline.ir
• چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، چشمانداز توسعه پایدار شهر تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات امور اجتماعی- فرهنگی شهرداری تهران، تهران، ۱۳۸۶
• نگاهی به هویت شهر تهران، دکتر مصطفی بهزادفر، موسسه نشر شهر، ۱۳۸۷
• دویران، اسماعیل، ۱۳۸۹، راهبرد مدیریت یکپارچه شهری جهت مداخله در بافتهای فرسوده، مجله آبادی،شماره ۶۷، صفحه ۱۴
• مهندسین مشاور فضا زیست، ۱۳۸۵، دفترچه مطالعات فضای باز شهری
• ترابی، علیرضا،۱۳۸۵، مدیریت پایدار شهری در گرو حکمروایی خوب، مجله شهرداریها، شماره ۶۹، صفحه ۵
• برک پور، ناصر،۱۳۸۵، حکمروایی شهری و نظام اداره شهرهای ایران، کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت شهری
• رسولی، محمد، ۱۳۷۶، تجارب جهانی در امر بهسازی و نوسازی بافت قدیمی شهرها، مجموعه مقالات تخصصی بافتهای شهری، وزارت مسکن و شهرسازی، چاپ اول
• فصلنامه جستارهای شهرسازی، بهار ۱۳۸۶، شماره ۱۹ و ۲۰، سال ششم
• فرزین پاک، شهرزاد، ۱۳۸۳، از آموختنیهای شهر حکمروایی خوب شهری چیست ؟، ماهنامه شهرداریها، سال ششم، شماره ۶۴
نظرات