زخم‌های بی‌التیام یک شهر غریب

زخم‌های بی‌التیام یک شهر غریب

http://www.bananews.ir/در تاریخ هفتم تیر ماه ۱۳۶۶، ساعت ۱۶:۳۰؛ هواپیماهای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را می‌شکنند، ابر خردل جایگزین آسمان آبی شهر می‌شود.
خردل زندگی را پایان می‌دهد، دست، سینه و ریه تاول می‌زند، چشمان زیبای کودکان شهر خاموش می‌شود، نفس کشیدن عذاب و بوی گند و تهوع آور و بوی مرگ جایگزین بوی خوش گل و درختان سرسبز شهر می‌شود. هوای پاک و صاف شهر با بوی باروت و گازهای خفه‌کننده و کشنده‌ شیمیایی به هوای مرگ و نابودی، تاریکی و سیاهی مبدل می‌شود، چشم التهاب پیدا می‌کند و کم سو می‌شود. پوست خارش می‌گیرد و ریه نیز آسیب دیده و موجب تنگی نفس می‌شود. بیمارستان کوچک و بی‌امکانات شهر قادر به رسیدگی به حال این همه مجروح نیست و به ناچار بسیاری از آنها به بیمارستان‌های مجهزتر دیگر شهرهای ایران و حتی اروپا اعزام می‌شوند. در این حادثه تاسف‌بار ۱۵۰ نفر شهید و حدود ۸۰۰۰ نفر نیز مجروح می‌شوند.
امروز ۲۶ سال از آن واقعه تلخ می‌گذرد، اما شهری که باید به‌عنوان نماد مظلومیت ایران به جهانیان معرفی می‌شد و به‌طور فراگیر برای التیام این زخم عمیق که جدا از زخم‌های خردل، وضعیت روانی افراد را نیز تحت‌تاثیر قرار داده بود برنامه‌ریزی می‌شد، امروز نشانی از توسعه ندارد. شهری که اولین شهر شیمیایی شده جهان است اکنون به یک سکونتگاه شباهت دارد تا یک شهر با امکانات شهری. شهرستان سردشت در قیاس با شهرستان‌های دیگر از محرومیت‌های شدیدی رنج می‌برد. کمبود امکانات آموزشی، بهداشتی، ورزشی، تفریحی، کمبود فرصت‌های شغلی، نامناسب بودن بیش از حد راه‌های ارتباطی شهرستان با شهرستان‌های همجوار، فاصله بسیار زیاد آن با مرکز استان، نامناسب بودن فضای شهر و.... تصویر شهرستان سردشت پس از گذشت ۲۶ سال از بمباران شیمیایی سردشت است. در این نوشتار به بررسی وضعیت اشتغال، امکانات درمانی و مدیریت شهری در شهرستان سردشت پرداخته می‌شود و راهکارهایی برای توسعه شهرستان ارائه می‌گردد.

پتانسیل بالا ؛ بیکاری فراوان
به‌رغم پتانسیل بالای سردشت چه در زمینه نیروی کار و چه در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و موقعیت گردشگری توریستی، بسیاری از جوانان این شهرستان با مشکلات جدی در بخش اشتغال روبه‌رو هستند. کثرت جمعیت جوان و مستعد از یک سو و عدم‌وجود صنایع و کارخانه‌های تولیدی که بتواند این نیروی کار مستعد را به خود جذب کند از سوی دیگر باعث بروز پدیده بیکاری در سطح این شهرستان شده است. متاسفانه صنعت با این شهر بسیار بیگانه است و نشانه‌ای از وجود یک صنعت خوب در این منطقه وجود ندارد. نه تنها شهرستان دارای صنایع تولیدی بزرگ نیست، بلکه در آن نشانی از گسترش صنعت دیده نمی‌شود. زمانی بنیاد مستضعفان به منظور استفاده از محصولات کشاورزی و انگور سیاه سردشت که یکی از مرغوب‌ترین انگورهای تولیدی در کشور محسوب می‌شود شهرت جهانی داشت و اقدام به تاسیس کارخانه کنسانتره در این شهرستان نمود؛ اما چه فایده که به‌رغم آماده شدن کارخانه برای بهره‌برداری و به جای برنامه‌ریزی جهت توسعه آن و تبدیل آن به کارخانه‌ای بزرگ که از هر جهت توجیه‌پذیر بود، با کارشکنی رقبا، بی‌توجهی مردم شهر و سکوت مسوولان، این کارخانه با همه تجهیزات و دستگاه‌های مدرن خریداری شده آن، مورد بهره‌برداری کامل قرار نگرفت به‌طوری که اکنون فقط یک تا دو ماه در سال و در فصل برداشت انگور سیاه به‌طور موقت کار می‌کند.
نبود فرصت‌های شغلی در کنار معضلات فرهنگی و جو مسمومی که در شهر ایجاد کرده‌اند، باعث شده است افراد بسیاری که دارای تحصیلات عالی دانشگاهی (به ویژه فارغ‌التحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه‌های معتبر ایران) می‌باشند به جای خدمت در شهر به سایر نقاط کشور مهاجرت کنند. قاچاق و کارگری مرزی (کارگر مرزی به کسی گفته می‌شود که جهت امرار معاش و رهایی از بیکاری در نقطه صفر مرزی با بستن بار بر پشت خود اقدام به انتقال کالا و عبور دادن آن از مرز و پاسگاه‌های مرزی می‌کند)، تنها راه فرار از بیکاری برای جوانانی می‌باشد که به دلیل نبود شغل و جهت تامین نیازهای اولیه زندگی رسالت اصلی خود را فراموش کرده‌اند. در این میان بخش زیادی از کارگران مرزی این شهر را کودکانی تشکیل می‌دهند که با سن و توان کم مجبور می‌شوند بارهایی چند برابر وزن خود را روی دوش حمل کنند. قاچاقچیان از این کودکان استفاده می‌کنند، زیرا آنها اعتراض نمی‌کنند و دستمزد کمتری می‌خواهند. اگر در سال‌های قبل متصدیان امر به گونه‌ای صحیح برخورد می‌کردند و زمینه‌های اشتغال جوانان را فراهم می‌کردند هم اکنون شاهد قاچاق و نتایج شوم آن در این شهر نبودیم. توسعه نیافتگی، بالا بودن نرخ بیکاری، فقر و محرومیت و کم‌توجهی به مقوله ایجاد اشتغال از جمله عواملی بوده که
زمینه‌ بروز پدیده قاچاق و اشتغال افراد به کارگری مرزی را در این شهر فراهم کرده است.
بیکاری شدید آشکار و پنهان در شهرستان سردشت در حالی است که این شهرستان زمینه‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری و ایجاد فرصت‌های شغلی به ویژه در بخش صنعت توریسم و کشاورزی دارد. چشمه آب معدنی گراوان، جنگل‌های بکر و وسیع، شهر باستانی موساسیر با قدمت سه هزار ساله، پل تاریخی قلاتاسیان، آبشار شلماش، دشت وزنه، رودخانه خروشان زاب، بیوران، منطقه آلان، دشت نلاس و.... از جاذبه‌های گردشگری در این شهرستان می‌باشند که در صورت فراهم کردن شرایط لازم و سرمایه‌گذاری کافی می‌توانند سالانه هزاران نفر را جذب این شهر کرده و افراد زیادی در این راستا مشغول به کار شوند. سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی و به‌خصوص حمایت از تولید انگور سیاه، تاسیس سردخانه، صنایع تبدیلی و زمینه‌سازی برای جذب سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی جهت استفاده از محصولات کشاورزی نیز می‌تواند راه چاره‌ای برای حل مشکل بیکاری در این منطقه باشد. همچنین بازارچه مرزی کیله از جمله زمینه‌های بسیار مناسبی است که در صورت رسمیت یافتن و مدیریت درست آن، می‌تواند فرصت‌های شغلی خوبی برای مردم ایجاد کرده و موجبات توسعه منطقه را فراهم کند. بدون شک ایجاد مرزی رسمی در این شهر و همچنین تبدیل شهر به یک منطقه آزاد تجاری در افق بلند مدت و بعداز فراهم کردن زیرساخت‌های لازم منجر به رونق و شکوفایی این شهر خواهد شد. تبدیل سردشت به منطقه آزاد تجاری حداقل کاری است که مسوولان می‌توانند برای جبران عدم‌رسیدگی به شهری که نماد مظلومیت ایران است، انجام دهند.

دسترسی به امکانات درمانی
با گذشت ۲۶ سال از فاجعه شیمیایی سردشت به عنوان اولین شهر شیمیایی شده جهان هنوز این شهرستان با کمبود و کاستی‌های زیادی در بخش درمانی مواجه است. تنها کلینیک مصدومان شیمیایی سردشت بدون تجهیزات تعطیل شده است و متاسفانه در حال حاضر کلینیک درمانی مصدومان شیمیایی بدون پزشک، داروخانه و آزمایشگاه رها شده است. ساختمان کلینیک کنونی بیماران یا مصدومان شیمیایی سردشت دارای امکانات و تجهیزات نسبتا مناسبی بوده، اما فاقد نیروی انسانی متخصص پزشکی از جمله چشم، اعصاب و روان، ریه و پوست است. تجهیزات و وسایل اینجا خاک خورده و کلینیک مصدومین شیمیایی عملا تعطیل شده است. تنها بیمارستان سردشت که پس از ۲۰ سال (به عنوان یکی از طولانی ترین پروژه‌های عمرانی کشور و پس از چندین بار افتتاح) به بهره‌برداری رسیده است، در ۵ کیلومتری شهر قرار دارد که به لحاظ تردد مشکلات فراوانی را هم برای مردم و هم برای پرسنل بیمارستان به‌وجود آورده است. علاوه‌بر این متاسفانه این بیمارستان از کمبود شدید پزشک متخصص و امکانات پزشکی رنج می‌برد. کمبود امکانات پزشکی و فقر متخصص در این بیمارستان آن قدر زیاد است که بیماران برای خدمات متعارف پزشکی نیز به بیمارستان‌های شهرهای اطراف مراجعه می‌کنند. سردشت اینک شهر مهجوری است که با مراکز درمانی تخصصی نیز کیلومترها فاصله دارد و چنین است که این روز‌ها نفس کشیدن در سردشت مشکل‌تر از گذشته شده و زخم‌های مصدومین شیمیایی هر روز تازه می‌شود.
مدیریت شهری و فضای شهری
مدیریت شهری به معنی اداره امور شهر به منظور ارتقای مدیریت پایدار مناطق شهری در سطح محلی با در نظر داشتن و تبعیت از اهداف سیاست‌های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور می‌باشد. مشکلات فراوانی در مدیریت شهری، شهرستان سردشت وجود دارند که بسیاری از آنها به دلیل تکراری بودنشان برای شهروندان سردشتی عادی شده است. پارک‌های موجود شهر فاقد حداقل امکانات جهت نامیدن آنها به عنوان پارک می‌باشند و با نگاهی گذرا به این پارک‌ها می‌توان به ضعف مدیریتی در شهرداری و شورای شهر پی برد که ناشی از عدم‌توجه این مسوولان به وضعیت روانی شهروندان است که دلیلی بر نبود تفکر شهرنشینی و فضاسازی‌های شهری از سوی این مسوولان باشد.
همان‌گونه که چهره شهرستان سردشت در ۲۶ سال قبل اشک هر رهگذری را درمی‌آورد، امروز نیز هر رهگذری که از این شهر دیدن می‌کند اشکش در
می‌آید. شهر سردشت بیشتر به یک سکونتگاه شباهت دارد تا یک شهر با امکانات شهری؛ خیابان‌های پر از چاله و چوله، کوچه‌هایی که هنوز آسفالت یا سیمان نشده، روستائیانی که آرزوی آسفالت شدن یا
شن‌ریزی جاده منتهی به روستایشان را دارند، روستاهایی که هنوز از داشتن یک خانه بهداشت محروم هستند، شهر نه تنها از داشتن بیمارستان در داخل شهر محروم است، بلکه امروز یک مرکز درمانی دولتی نیز در داخل شهر وجود ندارد.
اگر کاهش حجم ترافیک سالانه ملاک توسعه شهری است، ترافیک سردشت که روز به روز بیشتر می‌شود. اگر رضایت از حمل‌و‌نقل عمومی و دسترسی به حمل‌و‌نقل ملاک توسعه شهری است، در اینجا حمل‌و‌نقل عمومی معنای خود را از دست داده است، نامناسب بودن معابر شهر، غیر استاندارد بودن آسفالت خیابان‌های شهر، کنده شدن مرتب خیابان‌ها و کوچه‌های شهر توسط ادارات مختلف و عدم‌تعمیر آن در زمان مناسب، عدم‌توجه به فرهنگسازی در زمینه‌های مختلف، نامناسب بودن حمل‌و‌نقل عمومی، نبود برنامه‌ریزی به منظور توسعه شهرستان، عدم‌اعتقاد و اطمینان به قشر تحصیلکرده و نخبگان جامعه شهری، عدم‌فعالیت فرهنگی اثر بخش در سطح شهر و.... نشان دهنده ضعف شدید در مدیریت شهری سردشت و عدم‌توجه مسوولان استانی و کشوری به این شهرستان می‌باشد. عدم‌استفاده از نخبگان بومی شهرستان به ویژه در حوزه‌های مدیریتی، نداشتن کرسی مستقل نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، نبود تفکر شهرنشینی و فضاسازی‌های شهری از سوی مسوولان را می‌توان از مهم‌ترین دلایل ضعف مدیریت شهری در این شهرستان به حساب آورد.

 

راهکارهایی برای توسعه شهرستان
سردشت نماد مظلومیت و مقاومت است و باید به عنوان نماد مظلومیت ایران شناخته شود. با عنایت به موارد ذکر شده لازم است که توجه جدی به این شهرستان صورت گیرد.
اگرچه تا کنون این شهر تا حدودی فراموش شده است اما با یک نگاه ویژه و یک برنامه‌ریزی منسجم و مناسب می‌توان زمینه را برای رشد و شکوفایی این شهرستان فراهم کرد و زخم‌های درمان نشده این شهر را تسکین داد. لذا در این راستا باید دولت نگاه ویژه‌ای به این شهر داشته باشد و آن را به‌عنوان نماد مظلومیت ایران به جهان معرفی کند و زمینه‌سازی توسعه آن را با برنامه مناسب فراهم کند.
به این منظور باید در دو مقوله جداگانه به شهرستان سردشت نگاه شود. مورد اول نگاه ویژه به وضعیت مصدومان شیمیایی و فراهم کردن امکانات برای آنان و نگاه دوم به شهرستان سردشت و زمینه‌سازی برای توسعه همه جانبه سردشت است. در مرحله اول به منظور بهبود وضعیت مصدومان شیمیایی و برآورده کردن انتظارات آن لازم است اقدامات زیر صورت گیرد:
- تجهیز کلینیک مصدومان شیمیایی و فراهم کردن زمینه‌های لازم برای حضور پزشک‌های متخصص به‌خصوص متخصص چشم، پوست و ریه
- رسیدگی به پرونده مصدومان شیمیایی که هنوز به وضعیت آنها رسیدگی نشده است
- برگزاری مراسم یادبود در روز هفتم تیر به صورت مردمی و از طرف انجمن مصدومان شیمیایی
- احداث پارک ویژه مصدومان شیمیایی
- ایجاد موزه جنگ و مصدومان شیمیایی در محل وقوع حادثه
اما مهم‌ترین راهکارهایی را که می‌‌توان به منظور زمینه‌سازی برای توسعه این شهرستان به‌کار برد می‌تواند به‌صورت زیر باشد:
- تخصیص بودجه‌ای جداگانه به منظور توسعه شهرستان سردشت و ایجاد یک نهاد نظارتی مستقل برای نظارت بر چگونگی هزینه کردن آن
- ایجاد کمیته توسعه شهرستان سردشت متشکل از نخبگان بومی شهر
- تخصیص یک کرسی مستقل نمایندگی در مجلس شورای اسلامی به شهرستان سردشت و جداکردن آن از شهرستان پیرانشهر
- استفاده از نخبگان بومی شهرستان به ویژه در حوزه‌های مدیریتی
- فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی
- حمایت همه جانبه از صنعت توریسم و ایجاد کمیته توسعه گردشگری شهرستان
- توسعه گذرگاه مرزی کیله و تبدیل آن به یک مرز رسمی
- فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای تبدیل شهرستان سردشت به منطقه آزاد تجاری
- تسریع در پروژه جاده مواصلاتی سردشت – بوکان.

سخن پایانی
طبعا هر ایرانی توقع دارد بهترین خدمات به قربانیان بی‌دفاع حملات شیمیایی سردشت ارائه شود، ولی افسوس که امکانات قابل توجهی برای این عزیزان از سوی دستگاه‌ها ارائه نشده است. کلینیک بدون پزشک، بیکاری، آسیب‌های اجتماعی، کم‌توجهی مسوولان مربوطه به افرادی که مدرکی برای اثبات مصدومیت خود ندارند، مشکلات خدمات شهری و حمل‌و‌نقل، نداشتن گمرک، بازارچه‌های مرزی پویا، راه نامناسب و همه و همه موجب شده تا زیباترین شهر مرزی کشورمان که ید طولایی در دفاع از این آب و خاک دارد در بوته‌ای از فراموشی سپرده شود.
حال بیش از هر چیز و حتی قبل از آنکه در پی یافتن مقصر شرایط حاکم بر این شهر زیان دیده باشیم نیاز است که به سردشت کمک کنیم. این شهر یک شهر عادی نیست.
سردشتیان قطعا بیش از اینها انتظار دارند. عجیب است که فراموش می‌کنیم سردشت را! ساده گذشتن از سردشت گذشتن از جانبازان شیمیایی، گذشتن از هشت سال دفاع مقدس است. مهر تاول‌ها بر پوست جانبازان شیمیایی سردشت، نمادی از جنایت ضدبشری است که مسوولان دستگاه‌های ذی‌ربط برای التیام زخم‌هایی که خردل و بی‌توجهی به شهر به آن وارد شده است، قدمی بر نمی‌دارند. ۲۶ سال است که تنفس سردشت کند و کندتر می‌شود، با این همه زندگی در این دیار ؛ در کوچه‌ها و خیابان‌ها؛ در قلب‌های پرخروش مردم زخم خورده ادامه دارد و شهروندان به امید روزی هستند که دولت به این شهر نگاه ویژه داشته باشد و شهر را به دست مسوولان دلسوزی بسپارد که سوزش زخم‌های آن را درک کنند.
مردم این دیار با این مصیبت خودشان کنار آمدند سوختند و ساختند، اما انتظار بود که تصمیمات و سیاست‌های خاصی برای زدودن غبار محرومیت از این شهرستان اتخاذ می‌شد، منابع و امکانات ویژه‌ای به این شهرستان تخصیص پیدا می‌کرد و زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی آن تقویت می‌شد و از بن بست بودن درمی‌آمد.
سردشت باید به‌عنوان نماد مظلومیت و مقاومت ایران شناخته شود و لازم است با یک نگاه ویژه و یک برنامه‌ریزی منسجم و مناسب زمینه لازم برای رشد و شکوفایی این شهرستان فراهم شود و زخم‌های درمان نشده این شهر را تسکین داد. سردشت باید توسط دولت احیا شود. سردشت نیاز به مدیریت صحیح و کارآمد دارد، نیاز به توسعه و نگاهی دوباره؛ چرا که این شهر تنها شهر مرزی نیست، بلکه شهری است که تاریخ ایران به آن افتخار می‌کند.

عبدالصمد رحمانی
* دانشجوی دکترای علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان
samad_rahmani@yahoo.com

    نظرات