بنانیوز-اگر بخواهم واقع بینانه به روند مدیریت بحران در کشورمان بپردازم ، به نظر من ،مدیریت بحران در کشور ما از چند مشکل اساسی رنج میبرد.
اولین و مهمترین مشکل ما عدم توجه به شایسته سالاری در مدیریت ارشد مدیریت بحران است، مدیران ارشدی که کمترین تخصصی در این حوزه ندارند و بنا بر ارتباطات خود به عنوان مدیران ارشد در حوزه مدیریت بحران کشور برگزیده می شوند در حالی که بنا بر سوابق چند سال اخیر این دوستان ، شاهد هستیم که عدم اشنایی به عرصه بحران و حتی نداشتن حداقل تخصص های لازم برای حضورشان در این حوزه، موجب بروز خطاهایی فاحش و آسیب جدی به روند رشد مدیریت بحران و بدتر از آن ، اسیب دیدگان از حوادث در کشور ما شده است این عدم شایسته سالاری چنان گریبان مدیریت بحران کشور را گرفته است که سوء رفتار مدیران ارشد ما، موجب ورود دلال های نمایشگاهی و آژانسها مسافرتی به اسم مشاور و کارشناس در بدنه مدیریت بحران کشور شده است.
دومین مشکل ما، تغییرات پی در پی در مدیریت میانی و ارشد در مدیریت بحران است که متاسفانه منتج از عدم توجه به شایسته سالاری است، و بازتاب روندی است که یک سیستم ضعیف در بخش مدیریت آن را ایجاد میکند و همه صاحبان تصمیم در لایه مدیریت کلان کشور، با این تفکر که تعویض مدیریت موجب تغییر در روند خواهد شد، بدنبال رفع مشکل هستند در حالی که تا سیستم برای انتخاب فرد شایسته دارای ساز و کار مناسبی نشود باز هم فرد نا مناسبی در راس هرم مدیریت قرار گرفته و این چرخه تا ابد به همین صورت تکرار خواهد شد.
سومین مشکل ما ، عدم انتقال تجربیاتمان به مدیران بعد از خودمان میباشد، که این هم منتج از مشکل دوم که همان تغییرات پی در پی در ساختار مدیریت است مثال آن میتواند ریاست آتش نشانی تهران باشد که از نیروی انتظامی آمد و پلاسکو را در کارنامه اش داشت امسال هم رفت، از سوی دیگر این مشکل می تواند متاثر از عدم مستند سازی وقایع آنهم به جهت احتراز نمودن مدیران ما از بیان حقیقت و ترس از بیان نقاط ضعفی است که منجر به وقوع حادثه و یا سوءمدیریت در مرحله مدیریت بحران شده است که این مشکل هم اگر خوب به آن توجه کنیم در حقیقت منتج از ترس از تعویض شدن و نتیجه همان مشکل دوم که همان تغییرات مداوم در مدیریت ارشد است که موجب ترس شدید در بدنه مدیریت بحران شده است.
چهارمین مشکل ورود عالمان کتابخانه ای ما در عرصه تصمیم گیری و مدیریتی است، اساتیدی که با دانش بالا اما بدون تجربه عملی و.میدانی، برای مدیریت بحران نسخه می پیچیند نسخه هایی که در عمل حتی خودشان هم قادر به اجرای حتی یک صدم ان در عرصه عملیاتی نیستند ، کار این بزرگواران همچون معماری است که بجز زیبایی و منحصر به فرد بودن اثرش به اجرایی شدن آن هیچوقت فکر نمیکند و معتقد است که این مسئولیت مهندس طراح و محاسب و مجری است که شاهکار او را با هر هزینه ای و به هر روشی اجرایی کنند.
اما چه کنیم
پیشنهاد من تعریف سازوکاری جدید برای انتخاب مدیریت ارشد در حوزه مدیریت بحران است که در آن انتخاب این سمت بر عهده یک گروه از نخبگان علمی و اجرایی باشد که فارغ از جبهه بندی سیاسی و تنها بر اساس شایسته سالاری مدیری را انتخاب کند که علاوه بر برنامه مدون و قابل دفاع خود ، دارای تیمی قابل دفاع باشد و گروه نخبگان در حقیقت نه تنها به فرد که به برنامه و تیم او هم رای می دهد.
این انتخاب به طبع خود بر مشکلات بعدی نیز تاثیر گذاشته و شاهد تغییراتی قابل ارزش خواهیم بود.
علیرضا سعیدی
دبیرکل جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران
موسس تیم نجات موج پیشرو
نظرات