سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در آثار تاریخی؛ چگونه و چرا؟

سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در آثار تاریخی؛ چگونه و چرا؟

www.BanaNews.irیک پژوهشگر حوزه‌ی میراث فرهنگی گفت: در کشورهای پیشرو در حفاظت از میراث فرهنگی مانند کشورهای اروپایی، ثبت آثار تاریخی یک امتیاز است؛ ولی در ایران، این اتفاق هنوز به مرحله‌ی ارزش نرسیده است.

به گزارش بنانیوز (BanaNews.ir) امروز (۲۹ فروردین‌ماه) به نام روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی نامگذاری شده است. احسان ایروانی به همین مناسبت با خبرنگار ایسنا گفت‌وگو کرد و درباره‌ی سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در اماکن تاریخی و مشکلات این نوع سرمایه‌گذاری توضیح داد.

سرپرست پیشین حوزه‌ی حفظ و احیای بافت‌های تاریخی درباره‌ی این‌که آیا اکنون در بخش سرمایه‌گذاری در بناهای تاریخی مشکل وجود دارد؟ بیان کرد: نمی‌شود گفت مشکل داریم، زیرا چنین مسأله‌ای به این بستگی دارد که سرمایه‌گذاری را چه ببینیم. گاهی قصد داریم در بناهای تاریخی، کاربری‌هایی را با رویکرد گردشگری ایجاد کنیم و زمانی دیگر می‌خواهیم فرهنگ خود را حفظ کنیم، یعنی سرمایه‌گذاری می‌کنیم تا از طریق آن، بهره‌برداری‌های اقتصادی، فرهنگی و گردشگری داشته باشیم.

به گفته‌ی او، سرمایه‌گذاری به آن مفهومی که در صنعت وجود دارد، در میراث فرهنگی قابل استفاده نیست و رویکرد هیچ کشوری در سرمایه‌گذاری و حفاظت از بناهای تاریخی این‌گونه نیست.

وی با بیان این‌که‌ اکنون شاید بیش از یک‌میلیون اثر تاریخی در ایران وجود داشته باشد، اظهار کرد: فکر می‌کنید اگر بخواهیم آن‌ها را طبقه‌بندی کنیم، چند بنا در قالب گردشگری می‌توانند قابل استفاده باشند؟ این امر یک حدی دارد و این پرسش پیش می‌آید که با بقیه‌ی آثار چه باید کرد؟ همچنین این نکته مطرح می‌شود که حفظ فرهنگ یک بعد قضیه است و حفظ تاریخ و آنچه ارزش تاریخی دارد، مسأله‌ی دیگری است.

ایروانی با تأکید بر این‌که حفظ فرهنگ، زیاد به کالبد وابسته نیست، گفت: معتقدم فرهنگ شهرنشینی و شهرسازی ما بسیار غنی است و شهرسازی امروز نیز از آن نمی‌تواند جدا باشد. اگر بخواهیم بر این موضوع خط بطلان بکشیم، شهرسازی غربی و اروپایی را می‌توانیم استفاده کنیم که اکنون نیز در حوزه‌ی تخصصی شهرسازی ما به کار می‌رود؛ اما از آنجا که دولت و سازمان میراث فرهنگی به‌عنوان متولی امر حفاظت معتقدند، فرهنگی غنی باید در شهرسازی داشته‌ایم، پس لزوما امروز نیز باید آن را به کار ببریم.

این پژوهشگر حوزه‌ی میراث فرهنگی یادآوری کرد: تأکیدی که سازمان میراث فرهنگی در این‌باره داشت، این بود که کار خود را با جذب سرمایه‌گذار برای بخشی از مباحث که به حفظ این فرهنگ می‌تواند کمک کند، آغاز کند تا بتواند آن را تسری دهد.

او با اشاره به این‌که نخستین بحثی که در این موضوع مطرح شد، گردشگری بود، گفت: این حرکت از حدود ۱۰ سال پیش با اختصاص دادن کاربری بناهای تاریخی به رستوران، چایخانه و مرکز اطلاع‌رسانی و حدود ۴۰ نوع کاربری دیگر در حوزه‌ی گردشگری آغاز شد و هدف این بود که این بناها در ذهن مردم از نو، پیراسته و بازآفرینی شود تا این موضوع در ذهن مردم جا گیرد که چنین بناهایی کهنه و فرسوده نیستند که بخواهیم آن‌ها را تخریب کنیم، بلکه آن‌ها می‌توانند دوباره به زندگی بازگردانده شوند.

ایروانی ادامه داد: اگر فقط بخواهیم به تک‌بنا نگاه کنیم، به سمت فاخرسازی پیش می‌رویم، مانند هتل‌های سنتی یزد و مجموعه‌ی طرح پردیسان. به این ترتیب، در اصل سرمایه‌گذاری مشکلی وجود ندارد، بلکه باید یک فرهنگ‌سازی اتفاق بیفتد که حرکت آن آغاز شده و معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برنامه‌ریزی‌هایی را در این‌باره برای امسال انجام داده و قرار است از مالکانی که نسبت به مرمت آثار خود اقدام می‌کنند، حمایت شود. این کار بخشی از موضوع فرهنگ‌سازی است که مطرح کردم.

وی در ادامه درباره‌ی این‌که شواهد و مراجعه‌های برخی مالکان به دیوان عدالت اداری برای خروج آثارشان از فهرست آثار ملی نشان می‌دهد که آن‌ها تمایلی به حفظ و سرمایه‌گذاری در این بناها ندارند، توضیح داد: نکته‌ی مهمی که باید در نظر گرفته شود، این است که وقتی من مالک خانه‌ای تاریخی هستم که با یک‌هزار مترمربع زیربنا در قلب شهر قرار دارد و دستگاه‌های مربوط براساس مناسباتی که برای شهرسازی وجود دارد، این امکان را برای پلاک مجاور من فراهم می‌کنند که چهار طبقه ساختمان بسازد و بهره‌برداری مقتصدانه ببرد، من نیز ترجیح می‌دهم بنای تاریخی خود را تخریب کنم تا سودی به‌دست آورم؛ ولی آیا هیچ دستگاه دیگری به‌جز سازمان میراث فرهنگی، برآوردی داشته است که این تخریب چه ضرری به فرهنگ می‌زند و چه‌ تاوانی باید برای آن پس بدهیم؟

او گفت: به این ترتیب، فقط بحث اقتصادی یا ارزش گچ‌بری‌های یک بنای تاریخی مطرح نیست، بحث اصلی این است که ما محله‌هایی تاریخی داشتیم که در این محله‌ها اگر برای یک نفر مشکلی پیش می‌آمد، همه جمع می‌شدند و به او کمک می‌کردند؛ اما آیا شهرسازی امروز چنین اجازه‌ای می‌دهد؟

وی اظهار کرد: امروزه ساکنان یک محله از آن محل اثاث‌کشی می‌کنند و می‌روند، بدون این‌که دیگر ساکنان متوجه شوند، زیرا نوع محله تغییر کرده است و به‌زور، فرهنگ آپارتمان‌نشینی را در شهرها تزریق کرده‌ایم. بنابراین آنچه درحال از دست رفتن است، فقط ارزش تاریخی نیست، بلکه ارزش فرهنگی نیز است.

ایروانی بیان کرد: به‌عنوان راه حل می‌توان گفت که وزارت مسکن باید طرح‌ها و برنامه‌هایش را با فرهنگ شهرنشینی و شهرسازی غنی ایران عجین کند، اما آیا این کار را انجام می‌دهد؟ آیا یک مالک بنای تاریخی می‌تواند احساس کند که زندگی روزمره‌ی خود را می‌تواند تأمین کند؟ اگر این احساس را نداشته باشد، قطعا برای خروج ملک خود از فهرست آثار ملی اقدام می‌کند.

وی با بیان این‌که انگلیس جزو کشورهایی است که در حفظ میراث فرهنگی پیشرو است، گفت: ثبت آثار در کشورهای اروپایی یک امتیاز مثبت است و مالک باید تلاش کند تا بنایش را ثبت کند، زیرا وقتی بنایی ثبت شد از حمایت‌های مختلفی برخوردار می‌شود؛ اما در ایران، ثبت اثر تاریخی هنوز به مرحله‌ی ارزش نرسیده است و تلاشی که معاونت میراث فرهنگی می‌کند و اگر در این راستا موفقیت نسبی به‌دست آورد، خدا را باید شاکر باشیم، این است که حمایت را به‌گونه‌ای ایجاد کند که مالک بنای تاریخی وقتی بنایش ثبت شد، از آن حمایت برخوردار شود. این درحالی است که در طرحی که تهیه شده است، بناهایی که در فهرست آثار ملی ثبت نشوند، از حمایت‌ها نمی‌توانند بهره‌مند شوند. بنابراین اگر ثبت در فهرست آثا ملی را به یک فعل ارزشمند بتوانیم تبدیل کنیم، مالکان به دیوان عدالت اداری نمی‌روند تا آثار و بناهای خود را از فهرست ثبت خارج کنند.

او تأکید کرد: این امر مسلما یک‌شبه ایجاد نمی‌شود و قطعا ۵ تا ۱۰ سال به طول می‌انجامد و در این مدت، احتمال تخریب تعدادی از بناهای تاریخی وجود دارد.

ایروانی درباره‌ی آنچه در کشورهای موفق در حفظ آثار تاریخی مانند انگلیس و استرالیا رخ می‌دهد نیز توضیح داد: حرکت در این راستا از دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ میلادی در این کشورها آغاز شد و آن‌ها حرکت خود را ابتدا از بعد شهرسازی شروع کردند. در این راستا، تمام طرح‌ها و برنامه‌های مرتبط با پهنه‌های شهرهای تاریخی به واسطه‌ی مدیریت یکپارچه و حافظ فرهنگ و تاریخ تدوین شد. همچنین دخل و تصرف‌ها در این پهنه‌ها براساس اصول و منشورهای مرتبط انجام شد. حاصل این رویکرد در اطمینان مالکان بناهای تاریخی از ایجاد ارزش افزوده در بناهای‌شان بود که بی‌نیازی نسبت به ساخت و سازهای مرتفع در پهنه‌های تاریخی را موجب شد.

این پژوهشگر حوزه‌ی میراث فرهنگی با اشاره به این‌که چنین بناهایی اجازه دارند مثلا به مرکز تجاری تبدیل و بدون دخل و تصرف از بهره‌برداری‌های مقتصدانه برخوردار شوند، گفت: در این کشورها، یک بنای تاریخی ارزش مالی بسیار زیادی دارد و یک شرکت یا ارگان خصوصی افتخار می‌کند که دفتر مرکزی خود را با قیمت بالا در بافت تاریخی شهر بخرد، زیرا ارزش افزوده‌ی ایجادشده ضامن سرمایه‌ی آن ارگان است و این ارزش با فرهنگ و تاریخ درآمیخته است. به این ترتیب، فرهنگ شهرسازی آن شهر حفظ می‌شود و فقط تک‌بناها حفظ نمی‌شوند.

وی با اشاره به این‌که قرار نیست همه‌ی بناهای ما فقط کاربری هتل و رستوران داشته باشند، اظهار کرد: سازمان میراث فرهنگی در دوره‌های پیش که با جنگ تحمیلی، افزایش جمعیت و مهاجرت مواجه بود، مجبور شد به این سمت برود که چکیده و عصاره‌ی بناهای تاریخی را در محله‌ها حفظ کند؛ ولی اکنون وقت آن است که به جای تملک، از مالکان آثار تاریخی حمایت کنیم. همان‌گونه که کشورهای پیشرو در این مسأله عمل کرده و موفق بوده‌اند.

او با بیان این‌که چند سالی است چنین حرکتی در ایران با تشکیل صندوق حفظ، احیا و بهره‌برداری از آثار آغاز شده است، گفت: این حرکت مسلما به زمان نیاز دارد و امید است وزارت مسکن، وزارت کشور و شهرداری‌ها برنامه‌های خود را از این منظر ببینند و تعامل لازم را با سازمان میراث فرهنگی در حفظ و احیای بناها و بافت‌های شهری و تاریخی برقرار کنند.

ایروانی ادامه داد: بارها واژه‌هایی مانند بافت تاریخی مسأله‌دار، بافت تاریخی فرسوده یا بافت فرسوده شنیده شده است. پرسش اینجاست که آیا در شهرهای نوگرا و تازه ساخته‌شده و در بافت‌های نوساز، هیچ مسأله‌ای وجود ندارد؟ مدیریت یک بنا و محله‌ی تاریخی یا نوساز به تدبیر نیاز دارد یا مصالح جدید؟

او درباره‌ی این‌که با تغییر کاربری بناهای تاریخی، یکی از مباحثی که مطرح می‌شود حفاظت از آن‌هاست و این‌که در این زمینه، سازمان میراث فرهنگی چقدر از اختیارات خود را می‌تواند واگذار کند؟ اظهار کرد: حفاظت از بنایی که در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفته، ولی مالک خصوصی دارد، با ضوابط و اصولی که منشور آن تا حدی در سازمان میراث فرهنگی تدوین شده است، به مالک می‌تواند سپرده شود. اگر یک تغییر کوچک در چنین بناهایی رخ دهد، به معنی تخریب نیست، زیرا همه‌چیز را باید برای حیات امروز مردم مدنظر داشته باشیم.

سرپرست پیشین حوزه‌ی حفظ و احیای بافت‌های تاریخی ادامه داد: تدوین اصول و ضوابط و استانداردها و انجام اقدامات پژوهشی یکی از مهم‌ترین وظایف سازمان میراث فرهنگی است که اگر با واگذاری بناها به صندوق احیا و بهره‌برداری بتواند فرصت بیشتری را برای خود ایجاد کند، به خلق این اصول می‌تواند بپردازد، زیرا یکی از مشکلات موجود این است که اگر یک بنای تاریخی قرار باشد توسط مالکش مرمت شود، اصول مدونی برای این کار وجود ندارد. بنابراین سازمان میراث فرهنگی به جای تصدی‌گری بر بناهای تحت تملک خود می‌تواند کارهای پژوهشی‌ خود را گسترده‌تر کند تا راه مرمت را نشان دهد.

وی یادآوری کرد: صندوق احیا و بهره‌برداری در سازمان میراث فرهنگی ریشه دارد و به نوعی بازوی اجرایی آن است. همچنین تعداد بناهای تحت تملک این سازمان حدود ۲۸۰ تا ۳۰۰ بناست که در بیشتر آن‌ها ساز و کار اداری یا کاربری‌های فرهنگی مانند موزه ایجاد شده است. به این ترتیب، تعداد بناهای متروکه‌ای که در تملک سازمان میراث فرهنگی هم باشند، شاید حدود ۱۵۰ عدد باشد که این میزان در مقایسه با یک‌میلیون بنایی که گفته شد، اصلا قابل مقایسه نیست؛ ولی این امکان ایجاد می‌شود که به‌عنوان الگوی احیا از این بناها حفاظت و بهره‌برداری شود.

او در پایان تأکید کرد: سرمایه‌گذاری در بناهای تاریخی با رویکرد گردشگری استارت تجدید حیات این بناها را زد و این‌که این اقدام در این حوزه به چه میزان اشباع شده است، به مناسبات گردشگری مربوط می‌شود، هرچند در این حوزه انواع مختلف گردشگری مانند گردشگری فرهنگی، طبیعت، صنعت و ورزش وجود دارد.

 

 

    نظرات