مسجدی از گذشته تا هنوز
اشاره: تقریبا هر شهروند ساروی و شاید شهروندان بسیاری از سرتاسر مازندران، دستکم یکی دو خاطره از مسجد جامع مرکز استان مازندران را در ذهنشان بایگانی کردهاند.
مسجدی در قلب بازار و مرکز شهر ساری که میعادگاه اتفاقات بسیاری بوده است. تلاقی نگاه مردم کوچه و بازار با روشنفکران و روحانیون و مراجع. یک آوردگاه اجتماعی و پایگاهی معنوی که حتی گاه در روشنگری و بزنگاههای سیاسی شهر و استان نقش هدایتگری داشته است.
به گواه تاریخ، مسجدجامع ساری، کهنترین مسجد دیار علویان در سرزمین تبرستان است. این مسجد جزو معدود مساجد تکایوانی کشور است.
مسجدجامع ساری در دورههای مختلف به ویژه در زمان قاجار و پهلوی اول به کرّات مورد بازسازی و مرمّت قرار گرفته است. پیشینه تاریخی این بنا، مطابق مستندات متون کهن به سدههای اول اسلام باز میگردد. با این اوصاف، از اینکه این بنا در دوران بنیعباس بنیان گذاشته شده، اختلافی وجود ندارد اما در خصوص بنیانگذاران آن تفاوت نظر وجود دارد. عدهای پس از شکست اسپهبد خورشید، ابوالخصیب و گروهی نیز یحییبنیحیی را بنیانگذار این بنا می دانند؛ اما در این که در سال ۴۱۱ه.ق ساخته شده است، تقریباً متفق القولند.
این بنای قدیمی که بهنوعی یکی از مراکز هویتی مازندران هم به شمار میآید، حتی در مبحث گردشگرپذیری نیز نقش برجستهای داشته است بنابراین وقتی آتش گرفت و تخریب شد، تنها یک مسجد نبود که آتش گرفت.
روزی که این اتفاق رخ داد، همه اندوهگین شدند؛ از مسوول و مدیر گرفته تا پزشک و مهندس و کاسب و ... . شهر را بوی غم و دود و آتش گرفته بود. مردم انگار یکی از بهترین عزیزانشان را در حال سوختن مشاهده کرده بودند و هر کس به فراخور موقعیت و توانش دلش میخواست مرهمی بر این تن آتشگرفته شود.
آتش اما وقتی عصبانی میشود، وقتی عجله دارد و هنگامی که دور میگیرد، بیرحم میشود. بیرحم میشود و یادش میرود که دارد چه بلایی بر سر هویت و فرهنگ و صندوقچه خاطرات یک شهر میآورد.
بیرحمی آتش که گریبانگیر مسجد جامع ساری شد، گلدستههای زیبای آن و کبوترهایش و محوطه باشکوهش و... را زخمی کرد. ظاهر این مسجد کهن با چهرههای متاثر و به هم ریخته مردم شهر، همگن شد.
استانداری و شهرداری و ادارهکل میراث فرهنگی و غیره و غیره در کنار مردم آمدند. آتش را مهار کردند اما آنچه بیشتر اهمیت داشت، مهار آسیبهای روحی و روانی در کنار آسیب فیزیکی بود.
مسجد جامع، زخمی و سوخته اما باوقار، باقی مانده بود. باقی مانده بود چون هویت داشت و دارد و مردم و مسوولان ساروی و مازندرانی ، عاشقش بودند و هستند.
آدم هم که عاشق کسی یا چیزی میشود، برای داشتنش و دوباره داشتنش و همیشه داشتنش، هر کاری میکند. پس طبیعیست که شهرداری و مهدی عبوری؛ شهردار ساری، که خودش خاطرات زیادی از مسجد جامع و دارد، تمام تلاشش و منابعش و نیروهایش را صرف بازسازی آن کند. پس رایزنیها و برنامهریزیها و بسیج نیروها شروع شد.
نماینده محترم ولی فقیه، مراجع و روحانیون، استانداری، میراث و... از همه مهمتر، مردم، خواستند و این خواست، حالا پس از گذشت ۹ ماه از این واقعه ناگوار، دارد تبدیل میشود به جمله زیبای «دوباره میسازمت».
مسجد جامع ساری با خواست و اراده و همت «ساری» دارد دوباره جان میگیرد چرا که قرار است همچنان، برای قرنها و نسلهای دیگر و آینده خاطره بسازد.
روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری ساری
لینک اصل خبر در سایت شهرداری ساری
نظرات