محیط‌زیست با زنان زنده می‌ماند

نرگس صفار، سرپرست مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست است. این بانوی موفق پانزده سال است که فعالیت‌های بسیاری در حوزه محیط‌زیست انجام داده و تا به امروز هم، بی‌ریا و صادقانه به کار خود ادامه داده است. با او درباره «نقش زنان در محیط‌زیست»، به‌خصوص نقش آنها در احیای زاینده‌رود و تالاب گاوخونی، گفت‌وگو کردیم و پرسیدیم چگونه زنده‌رود را همیشه زنده و جاری ببینیم تا نسل‌های آینده نیز شاهد زنده‌بودن این رود باشند. صفار معتقد است: «زندگی پایدار مردمی‌که در کنار زاینده‌رود ساکن هستند، به پذیرش مسئولیت اجتماعی میان اقشار مختلف مردم و دولت بستگی دارد. با درک این موضوع، مقابله با خشک‌سالی دائمی ‌به‌راحتی ممکن می‌شود. زاینده‌رود هنوز به بحران نرسیده و باید دست‌به‌دست هم دهیم و جلوی ورود آن به این مرحله را بگیریم. این مهم مختص استان اصفهان نیست؛ چراکه معتقدم ازبین‌رفتن هر اکوسیستمی‌در کشور، پیامدهایی دارد که بر سایر استان‌ها نیز اثرگذار خواهد بود. »


نقش زنان را در حفاظت از محیط‌زیست چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زنان به‌عنوان یکی از ارکان اصلی تشکیل‌دهنده جامعه، هم نقش رهبری و هم نقش فردی را در یک جامعه به‌ویژه در مدیریت منابع طبیعی و حفظ محیط‌زیست برعهده دارند. این تاثیر متقابل بوده و زندگی و سلامت آنها از تخریب محیط‌زیست نیز تاثیر می‌پذیرد. زنان در جوامع روستایی و شهری با نقش‌های متفاوتی که در رهبری یک خانواده به عهده دارند، منابع سوختی، مواد غذایی، بهره‌برداری از جنگل‌ها و زمین‌های کشاورزی و همچنین پسماند را مدیریت می‌کنند. زن آگاه در جامعه مدرن، با استفاده بهینه و پایدار از منابع طبیعی، تضمین‌کننده آینده خود و فرزندان خود است، تلاش می‌کند این بهره‌برداری را مدیریت کند.با فرض اینکه مخاطب این رسانه، خانم‌های شهری هستند، باید به نقش زنان شهری که بیشتر در لباس‌های گوناگون اجتماعی ازجمله مادری، معلمی، پزشکی، پرستاری، مدیریتی، خدماتی و... در جامعه حضور دارند، اشاره کرد. جامعه کوچک اما بنیادین خانواده که هدایت و رهبری فرهنگی و اجتماعی آن بر عهده مادر خانواده است، اولین جایگاه یک زن برای مدیریت محیط‌زیست پیرامون خود است. آنچه در برنامه روزانه زندگی بانوی خانه‌دار دیده می‌شود، شامل تهیه مواد اولیه غذایی، پخت‌وپز، رفت‌وآمدهای روزانه، چیدمان و دکوراسیون منزل، به‌کارگیری شوینده‌های مختلف، مصرف انرژی و... است. بدون شک هرکدام از این موارد مستلزم بینش و آگاهی در برنامه‌ریزی صحیح و بهینه است تا هم صرفه اقتصادی داشته باشد و هم سلامت و آرامش خانواده را تضمین کند.از آغاز یک روز که خانمی‌ فعالیت روزانه خود را شروع می‌کند تا پایان شب که خسته از انجام امور روزانه به دنبال فرصت استراحتی برای خود است، درجایگاه یک فرد موثر بر محیط‌زیست، نفس می‌کشد و قدم برمی‌دارد. اینکه در خریدهای روزانه وسیله نقلیه عمومی‌را انتخاب کند یا شخصی، یا حتی تلاش کند خریدهای خود را از نزدیک‌ترین مراکز خرید که می‌تواند مسیر را پیاده طی کند، آغاز ثبت روزانه «ردپای کربن» بانوان  است. امروزه واژه‌های «گازهای گلخانه‌ای» و انتشار آن، «گرمایش جهانی» و «تغییرات اقلیم»، اصطلاحاتی است که در محافل و رسانه‌های بسیاری از سراسر جهان از آنها نام برده می‌شود. هرروزه با انتشار گاز دی‌اکسیدکربن و سایر گازهای گلخانه‌ای از طریق حمل‌ونقل، استفاده از شوینده‌ها و سوخت به‌کار رفته در تهیه غذا انتشار می‌یابند. به ناچار ردپای زنان نیز در این موضوع دیده می‌شود. انتخاب سوخت توسط زنان شهری جامعه ما، گاز طبیعی است؛ اگرچه پاک‌تر از سوخت‌های فسیلی است، اما به دلیل احتراق آن در فضای بسته منازل، آلودگی هوای بسیار شدیدی برای اهالی منزل دارد، بنابراین چیدمان آشپزخانه نیز باید طوری شکل گیرد که گازهای حاصل از سوختن تهویه مناسب داشته باشد تا هم سلامت مادر خانواده و هم اهالی خانواده را تحت‌الشعاع قرار ندهد. آنچه خانم خانه‌دار باید در آن دقت کند، مصرف بهینه سوخت است (این موضوع هم برای کمک به حفظ ذخایر انرژی است و هم به‌سلامت و اقتصاد خانواده کمک می‌کند).  بی‌شک در جامعه روبه رشد از لحاظ جمعیتی و مصرف‌گرا، انتخاب و تهیه مواد غذایی ارگانیک و دوستدار محیط‌زیست که دارای کمترین میزان تخصیص آب برای تولید آن، بدون بهره‌گیری از کود شیمیایی و بدون استفاده از پلاستیک در بسته‌بندی آن، چالش‌برانگیز و کمی‌سخت است؛ اما آنچه در جوامع پیشرفته و توسعه‌یافته به‌راحتی مشاهده می‌شود و به‌هرحال نشان از توسعه‌یافتگی آنهاست، همین احترام به محیط‌زیست از کوچک‌ترین جزء جامعه یعنی خانواده است. اینکه تلاش شود حداقل تولید پسماندهای پلاستیکی، فلزی و تر داشته باشیم، نشان از بینش غنی ما نسبت به محیط اطرافمان و نشان از اهمیت آینده فرزندان و نسل آینده  و نشان از رشد و بلوغ اجتماعی است. بسیاری از خانم‌های خانه‌دار، اگر هنوز نتوانستند به‌طور کامل محل زندگی خود را به‌سوی پسماند صفر (بی‌زباله) سوق دهند؛ اما به‌خوبی تفکیک زباله از مبدا را برای کمک به اقتصاد و تولید پول از این طلای کثیف انجام می‌دهند. آنچه در شست‌وشوی ظروف، لباس، تمیزکننده‌های سطوح مختلف آشپزخانه، حمام و سرویس‌های بهداشتی و شیشه منازل و همچنین اسانس‌های خوشبوکننده برای منازل توسط زنان کدبانو به‌وفور استفاده می‌شود، نه‌تنها بر سلامت جسمانی افراد اثر نامطلوب دارد، بلکه به‌شدت باعث آلودگی آب، خاک و هوا می‌شود که اثرات آن مستقیم بر خود و خانواده خواهد بود.

به نظرتان زنان چقدر در بحث ترویج فرهنگ حفظ محیط‌زیست نقش دارند؟

زنان به‌عنوان رکن اصلی خانواده، مهم‌ترین معلم و مربی به کودکان، نوجوانان و جوانان هستند، آنچه باید برای فرهنگ‌سازی احترام به محیط‌زیست، تلاش برای حفظ ذخایر طبیعی و مراقبت از سلامت محیط‌زیست جامعه از بنیان خانواده توسط مادر آغاز شود، مادر آگاه و توانمند، جامعه‌ای آگاه و توانمند را بنیان می‌گذارد. زنان به دلیل عواطف و احساسات رقیق‌تر، به‌شدت در بیان و گفتار خود بر دیگران تاثیرگذار هستند، بنابراین با زیبایی کلامی‌ به‌راحتی می‌توانند الگوی رفتاری برای فرزندان و کودکان اطراف خود باشند. در دنیای مدرن امروز، نقش‌آفرینی زن تنها منتهی به خانواده نمی‌شود. به دلیل مسئولیت‌پذیری عمیق‌تر زنان در سطوح مختلف مدیریت و درک متفاوت آنها از ضرورت حفظ محیط‌زیست و منابع طبیعی، زنان توانمند جامعه باید در سطوح مختلف تصمیم‌سازی نقش پررنگی داشته باشند. نقش رهبری، برنامه‌ریزی، تصمیم سازی و اجرایی زنان به‌ویژه در طرح و برنامه‌های محیط زیستی در جوامع توسعه‌یافته و درحال‌توسعه بسیار پررنگ است. در حال حاضر شاهد این هستیم که هدایت بدنه اصلی سازمان ملل متحد در حوزه محیط‌زیست، بر عهده خانم اینگر اندرسن دانمارکی به‌عنوان معاون دبیرکل سازمان ملل متحد و مدیر اجرایی برنامه محیط‌زیست ملل متحد است. ازاین‌دست زنان قدرتمند و توانمند در عرصه محیط‌زیست جهانی کم نیستند و این نشانه این است که زنان جامعه باقدرت و درایتی که بالفطره در درون آنها نهادینه‌شده با توانمندسازی و اجازه ورود به سطوح تصمیم‌سازی، از آن استفاده کنند.خوشبختانه در جوامع کوچک روستایی و سازمان‌های مردم‌نهاد، نقش مثبت و ارزنده زنان بسیار چشم‌گیر است؛ اما در جامعه مردسالار کشورمان، تلاش برای رسیدن به اهداف مشترک برای رسیدن به توسعه پایدار و محیط‌زیست سلامت بدون شک مضاعف خواهد بود.

جهت‌گیری زنان به موضوعات محیط زیستی چگونه است؟ آیا کنش‌ها و رفتارهای روزمره زنان حاصل این جهت‌گیری‌هاست یا متاثر از عوامل دیگر است؟

به نظر می‌رسد پاسخ این سوال را یک جامعه‌شناس باید ارائه دهد؛ اما به‌عنوان یک زن که تاکید می‌کنم هیچ‌گاه نگاه جنسیتی به فعالیت‌های اجتماعی نداشته و امیدوارم این نگاه در جامعه به سمت عدالت اجتماعی با احترام به تفاوت‌های جنسیتی پیش رود، می‌توانم به این نکته اشاره‌ کنم که گاهی زنان جامعه به‌منظور اثبات حضوری و وجودی خود در عرصه‌های مختلف، بسیار پرقدرت وارد می‌شوند که در حوزه محیط‌زیست کاملا به نفع است. خوشبختانه فضای جامعه ما به سبب آموزش‌های تصویری و نوشتاری که از طریق فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود و همچنین برنامه‌ها و طرح‌های محیط زیستی دستگاه‌های دولتی مسئول، در خصوص افزایش آگاهی‌های عمومی‌حفظ محیط‌زیست بسیار مثبت و درحال پیشرفت است. از ورود موفق زنان به عرصه محیط‌زیست برای خوانندگان این مطلب، چند نمونه بیان می‌کنم. برنامه کوچک تسهیلات جهانی محیط‌زیست (SGP-GEF) در طول بیست سال حمایت از پروژه‌های کوچک میان جوامع محلی، اقدام به توانمندسازی زنان روستایی و بومی‌ برای حمایت از محیط‌زیست پیرامون خود کرد. پروژه‌های کوچک جزیره قشم با حضور فعال و مستقیم زنان قشمی، ضمن ایجاد شغل و معیشت ثانویه برای آنها، از آنها حافظان طبیعت زیبای قشم ساخت. زنانی پوشیده در لباس‌های سنتی و با افکاری بزرگ برای داشتن آینده‌ای پایدار و سالم برای خود و فرزندان خود.نمونه دیگر آمار بالای فارغ‌التحصیلان خانم در رشته‌های گوناگون محیط‌زیست است، اگرچه به همین میزان آمار افراد تحصیل‌کرده در این رشته بالاست؛ اما چراغ روشنی است که در بین این افراد کارآفرینانی برای صیانت از محیط‌زیست تربیت‌شده‌اند. در آخر نیز به حضور فعال زنان محیط زیستی در فضای مجازی اشاره می‌کنم. خانم آیه حمداوی که به بانوی پسماند صفر نیز شهرت یافته‌اند، از فضای مجازی به‌عنوان بستری برای اقدامات فرهنگی و اجتماعی استفاده کرده و نه‌تنها تجربیات خود را در حوزه مدیریت پسماند در منازل و شهر در اختیار دیگران قرار می‌دهد، بلکه تلاش می‌‌کند بامعرفی اقدامات دیگران بهترین راهکارها را یافته و به جامعه عرضه کند. این جنبش مجازی، رخداد خوبی است که در سطح جهانی نیز به شکل پویش دیده می‌شود.

برای بهره‌گیری از توانمندی‌های زنان در احیای زاینده‌رود و باتلاق گاوخونی چه راه‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟

بدون شک در احیای اکوسیستم‌های تالابی کشور، اولین کسانی که می‌توانند به احیا و زنده نگه‌داشتن آن کمک شایانی کنند، جوامعی هستند که مستقیم یا غیرمستقیم معیشتشان به آن اکوسیستم وابسته است. آگاهی این افراد، زن، مرد و کودک و نوجوان همگی با یک هدف روشن، یعنی بقای انسانی و رفاه است و به این معنا نیست که این موضوع تنها وظیفه جوامعی است که اثرات منفی خشک‌شدن گاوخونی یا زاینده‌رود را می‌بینند، بلکه تمام افرادی که در جوامع بالادستی این اکوسیستم‌ها زندگی می‌کنند مسئول کمک به احیای اکوسیستم‌های پایین‌دستی هستند و اگر همیشه منافع جمعی به‌جای منفعت فردی دیده شود، نتیجه آن ماناتر و اثربخش‌تر خواهد بود. زنان روستایی و جوامع بومی‌در فرایند احیای اکوسیستم آبی دریاچه ارومیه، درس آموخته‌ای برای سایر مناطق است. همچنان تاکید دارم که زنان باید آگاه از محیط پیرامون خود باشند. توانایی زنان در ایجاد مسیرهای نو برای حل مشکلات محیط‌زیستی را نباید نادیده گرفت. ایجاد حس مالکیت زنان کشاورز در مزارعی که سال‌ها برای آن زحمت ‌کشیده‌اند، اجازه می‌دهد تا امکان مدیریت منابع خود ازجمله منابع مالی، محیطی و اجتماعی خود را بر عهده گیرند.

پیشنهادهای کاربردی شما برای احیای زاینده‌رود چیست؟

برای احیای هر اکوسیستمی ‌که روزگاری حیاتی پرشور داشته، باید چشم‌انداز کوتاه، میان و بلندمدت را پیش رو تجسم کرد. در قرن جاری، تغییر اقلیم بر افزایش گرمایش جهانی و به‌ دنبال آن از بین رفتن تنوع زیستی و اکوسیستم‌ها عمیق‌ترین اثرات را گذاشته که آثار اقتصادی و اجتماعی نیز در پی داشته و کاهش این اثرات و حتی بهبود آن نیازمند اقدامی‌جمعی و پذیرش مسئولیت اجتماعی است.زندگی پایدار مردمی‌ که در کنار زاینده‌رود (زنده‌رود) ساکن هستند، به پذیرش مسئولیت اجتماعی میان اقشار مختلف مردم و دولت بستگی دارد. با درک این موضوع، مقابله با خشک‌سالی دائمی ‌به‌راحتی ممکن می‌شود. تغییرات اقلیمی ‌که ناشی از گازهای گلخانه‌ای منتشرشده از صنایع، خودرو و آلاینده‌های خانگی است، با برنامه‌ریزی صحیح، استفاده از انرژی‌های نو و تجدیدپذیر، قابل‌کنترل است. هم‌زمان با کاهش انتشار باید برنامه‌های سازگار با تغییرات اقلیمی‌را نیز در امور خود داشته باشیم. به‌هرحال روند افزایش کم‌آبی و خشک‌سالی، شرایط اقلیمی‌و هم‌جواری با کویر و استقرار صنایع مهم کشور در استان اصفهان، هریک عاملی در تشدید نگرانی‌ها درخصوص زنده ماندن زاینده‌رود است.  اگر هر یک از ما در هر جایگاه اجتماعی که قرار گرفتیم به صیانت از محیط‌زیست پیرامونمان احترام بگذاریم، متحمل خسارت‌های زیادی نخواهیم شد.به نظر من زاینده‌رود هنوز به بحران نرسیده و باید دست‌به‌دست هم جلوی ورود به این مرحله را بگیریم. این مهم مختص استان اصفهان نیست؛ چراکه معتقدم از بین رفتن هر اکوسیستمی ‌در کشور، پیامدهایی دارد که بر سایر استان‌ها نیز اثرگذار خواهد بود. خشک‌شدن هر یک مترمربع از اکوسیستم‌های آبی، بستری برای ایجاد گردوغبار در کشور می‌شود که اثرات آن به هیچ مرز جغرافیایی توجه نمی‌کند.

لینک اصل خبر در سایت سازمان حفاظت محیط زیست

    منبع خبر

    سازمان حفاظت محیط زیست

    سازمان حفاظت محیط زیست یک سازمان دولتی در شهر تهران می باشد

      نظرات