معماری اصفهان در محاصره آلودگیهای بصری

معماری اصفهان در محاصره آلودگیهای بصری

http://www.bananews.ir/اصفهان هم اکنون در محاصره انواع آلودگیهای بصری قرار گرفته و از این شهر که روزگاری به "گنبدهای فیروزه ای" معروف بود فقط بناهای تازه ساختی به جا مانده که هیچ همگونی با معماری اصیل و هویت تاریخی شهر اصفهان ندارند.

به گزارش بنانیوز (BanaNews.ir) انگار امروز خانه‌ای سرجایش است و فردا دیگر نیست، خیابانی که دیروز در آن قدم می‌زدی امروز دیگر وجود ندارد، حتی آب و هوا هم دائم در حال تغییر است.

در همین شهر اصفهان که روزگاری به گنبدهای فیروزه ای مشهور بود حالا اگر به پیرامونت نگاه کنی تابلوهای هزار رنگ و هزار طرح فروشگاه‌ها، آگهی‌ها و ... را خواهید دید که هیچ تناسبی باهم ندارند.

تغییر شکل خودسرانه فضاهای عمومی موجود در نمای ساختمانها به خصوص در حاشیه شهر اصفهان و در برخی مواقع در بعضی نقاط شهر، از عوامل مهم افزایش آلاینده‌های بصری در سیمای شهر است، این درحالی است که تاکنون هیچ راه‌حل قطعی برای مهار این امر پیش‌بینی نشده است.

خانه‌های کوتاه و بلند با پنجره‌های بدقواره و شیشه‌های رنگ‌به‌رنگ بدون هیچ تناسبی کنار هم چیده شده‌اند و پوسترها و برچسبهای تبلیغاتی تا بلندترین ارتفاع تیرهای چراغ‌برق و درهای فلزی خانه‌ها، چشم را می‌آزارد.

این مباحث درحالی مطرح می‌شود که ساختمانهای ناهمگون با بافتهای مجاور خود که عمدتا بافت قدیمی اصفهان را تشکیل می‌دهند تناسبی با یکدیگر نداشته و در واقع افزایش حجم تبلیغات محیطی و بی‌توجهی به شیوه هماهنگ آذین‌بندی و زیباسازی شهر در سالیان گذشته، بافتهای شهری را به چشم‌انداز‌هایی آشفته و خسته‌کننده تبدیل کرده است.

با روند کنونی، هجوم آهن و فولاد، این شهر دچار تزلزل فرهنگی شده، به طوریکه انگار ما در شهری زندگی می‌کنیم که در جریان پرشتاب توسعه شهری، تمام علقه‌ها و وابستگیهای فرهنگی و حتی چهره تاریخی‌اش را پشت سر می‌گذارد و می‌رود تا نسل‌های بعدی یادشان برود که این شهر، شهری با قدمتی عظیم بوده است.

نبود قانون مشخص برای کنترل کیفی نمای ساختمانهای اصفهان در سالهای اخیر از یک‌سو و حاکمیت فرهنگ بساز و بفروش، اعمال سلیقه مالک یا کارفرما و استفاده از مصالح و مواد نامرغوب از سوی دیگر، ‌بخش قابل توجهی از ارزش‌های بصری قابل تأمل در فضای زیستی شهر را مخدوش کرده و کیفیت بدنه‌های شهر را در غیاب طرح جامع معماری و شهرسازی،‌ کاهش داده است.

در چنین شرایطی، این مالکان و کارفرمایان ساختمانها هستند که کیفیت بعد سوم بنا، یعنی نمای آن را تعیین می‌کنند و اعمال سلیقه‌های شخصی در این زمینه، چنان آشفتگی را بر سیمای بصری شهر تحمیل کرده که نمای هر ساختمانی بی هیچ هماهنگی با نماهای مجاور و موقعیت اقلیمی حاکم بر آن ساز خود را می‌زند.

در سه دهه گذشته مردم مهاجرت خود را به اصفهان آغاز کردند، با افزایش جمعیت، مرگ برنامه‌ریزیها شروع شد نه به این دلیل که خود فاقد برنامه‌ریزی است بلکه برنامه ریزی هیچ تاثیری در آن ندارد.

به گفته علیزاده کارشناس شهری، وقتی خیابانها شلوغ شدند و شهر از افقی بودن به سمت عمودی شدن پیش رفت، خانه‌ها به ادارات و ادارات به خانه‌ها تبدیل شده اند. در این بناها آرامش، سکوت، خاطره گم شده، ساختمانها با مردم شهر بیگانه اند و چند میلیون نفر در اتاقهای آن حبس شده اند.

وی می افزاید: با گسترش شهر، طبیعت را در مناطق جدید از بین بردیم. طبیعت را به فراموشی سپرده ایم و این عمل به یکی از معضلات اصلی شهر یعنی همان آلودگی هوا تبدیل شده است.

"یگانه" شهروندی دیگر اعتقاد دارد: جوانان معماری ایران را باید کشف کنند که مردم درچه بناهایی، با چه معیارهایی احساس آرامش می کنند.

علیرضا اسماعیلی هم که خودش یک جامعه شناس است اعتقاد دارد: ما در حالی قدم به جهان مدرن و امروزی گذاشته‌ایم که بسیاری از پدیده‌های این دنیا هنوز برایمان شناخته شده نیست.

وی می افزاید: سهم بسیاری از شهرهای بزرگ از مدرنیته، آلودگی‌های صوتی و بصری و آشفتگی ساختاری برای زندگی بشری است ‌چون این شهرها بدون اینکه ساختار شهری را تجربه و ارتباط مناسبی میان نیازهای ساکنان و حتی سنت و فرهنگ حاکم بر آن جامعه برقرار کنند، وارد دنیایی جدید شده‌اند که پیش از این هیچیک از اصول آن را تجربه نکرده بودند به عبارت دیگر آنقدر در تعریف ساختار زندگی شهری مرتکب اشتباه شده‌ایم که به نابسامانیهای اطرافمان عادت کرده‌ایم و تصور می‌کنیم همه اینها از ملزومات زندگی شهرنشینی مدرن هستند و کمتر در جست‌وجوی چاره‌ای برای از میان برداشتن آنها هستیم.

این در حالی است که به‌تدریج زمینه مناسبی را برای ابتلا به فشارهای عصبی و مشکلات روانی به‌وجود آورده‌ایم. در سالهای اخیر مسئولان در تلاش بوده‌اند مشاغل و کارخانه‌هایی را که با ایجاد آسیبهای زیست‌محیطی و آلودگی‌های صوتی سبب ایجاد اختلال در زندگی روزمره ساکنان شهرهای بزرگ می‌شوند به خارج از شهرها و شهرکهای صنعتی منتقل کنند اما همچنان آلودگی‌های صوتی ناشی از افزایش ترافیک وجود دارد و تدبیری برای آن اندیشیده نشده است.

اما علاوه بر انواع آلودگی‌های موجود در محیط زندگی انسان‌ها، آلودگی دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و به شکل اصولی برای از بین بردن آن اقداماتی انجام نشده، ‌این در حالی است که اهمیت آن در مقایسه با آلودگی‌های زیست‌محیطی دیگر کمتر نیست.

این نوع آلودگی، همان آلودگی بصری است که با گذشت زمان، آثار و پیامدهای آن در حال افزایش است و هیچ تابلوی هشداردهنده‌ای وجود ندارد که سطح این نوع ‌آلودگی را در میادین بزرگ شهر‌ها به اطلاع شهروندان برساند.

حالا ما در شهرمان خیلی چیزها داریم. خودروهای فرسوده، ساختما‌نهای قدیمی، بناهای نیمه‌کاره، تابلو‌های تبلیغاتی ‌و عناصر ناهماهنگ شهری که بدون در نظر گرفتن طرحی از پیش تعیین شده در معابر نصب می‌شوند از نشانه‌های آلودگی دیداری هستند همچنین نوشته‌های مختلف روی دیوارها نیز از دیگر نمادهای آلودگی بصری در شهرهای بزرگ هستند که اغلب تصور می‌شود در مقایسه با دیگر آلودگی‌ها عواقب کمتری دارند زیرا تاکنون هیچ مطالعه‌ای برای بررسی تأثیر آلودگی‌های دیداری بر ناهنجاری روانی، بیماری‌های روحی و اختلالات رفتاری انسانها انجام نشده است.

این در حالی است که به‌نظر می‌رسد فضای پاک دیداری و مناظر زیبا می‌‌تواند نقش مهمی در رشد ویژگی‌های انسانی در افراد جامعه و به‌ویژه کودکان داشته باشد.

کارشناسان معتقدند شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب قادرند تا با وسعت بخشیدن به تجربه زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقای تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم ساخته و با اعتلا بخشیدن به وجهه شهر در سطح ملی و بین‌المللی، توان رقابتی شهر را برای جذب هر چه بیشتر سرمایه و اقشار خلاق تقویت نماید.

بسیاری از کلانشهرهای کشور از نظر بصری زیبا نیستند، ساختمان‌های بد قواره در کنار خیابان‌هایی که پر از ماشین و آدمهاست. شهرها از نظر بصری دچار مشکلاتی است که باید با بهره‌گیری از هنرهای بصری مختلف و توجه به رنگ‌آمیزی و نقش گیاهان و درختان، سامانی یابد.

 

 

    نظرات