نگاه به درون، گفتمانسازی و مسئلهپردازی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای اسلامی شهر مشهد، حمیدرضا همتآبادی در دومین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی رویکردهای کمیسیون که با حضور نمایندگان تشکلهای مردمی با موضوع حوزه مشارکتهای اجتماعی برگزار شد، در تعریف سازمان مردمنهاد گفت: سمن سازمانی مردمی و بخشی از جامعه مدنی و نهادی است که بناست منافع فردی در آن مطرح نشود بلکه باید بیشتر معنای زندگی در سمن موردتوجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: جامعه مدنی نیمه شکل گرفته یا ناقص بزرگترین نقص حوزه اجتماعی امروز کشور است. جامعه مدنی بدنه هرم حاکمیت تا مردم و فضای اتصال بین این دو بخش را شکل میدهد. هرچه نهادها، سازمانها و هنجارهای شکل یافته بهعنوان جامعه مدنی بزرگتر و قویتر باشند میتوانند مطالبات و حرفهای خود را باقوت و شدت بیشتری مطرح کرده و آن جامعه به توسعهیافتگی از باب اجتماعی نزدیکتر خواهد شد. ازاینرو میتوان گفت سمنها مهمترین بخش جامعه مدنی برای توسعه اجتماعی و شکلگیری آن هستند.
فرم مطلوب، شکل کنونی
به گفته همتآبادی باید به هویت و فلسفه وجودی سمن نگاه دوباره انداخت. سمن سازمانی غیردولتی است و وابستگی به دولت بزرگترین سم برای وجود نحیف آن است. نباید چانهزنی سمنها با دولت در موضوع پول باشد البته که سمنها به پول و امکانات نیاز دارند ولی در تقابل و مکالمه با دولت نباید این موضوع زمینه اصلی را شکل دهد. سازمانهای مردمنهاد با نهاد بهزیستی تفاوت دارند و نباید به نیت جلب حمایتهای مادی با دولت وارد مذاکره شوند.
وی تاکید کرد: در کشورهای پیشرفته این دولتها هستند که بهطورجدی از سمنها درخواست میکنند برای کمک و همکاری با ایشان وارد میدان عمل شوند، مدیریت شهری نیز با توجه به آنکه نهادی عمومی و غیردولتی است اما دارای بخشی از قدرت و تمکن مالی است و هرنوع درخواست مالی از این نهاد نیز همان آسیبها را ایجاد میکند. این نکته را نباید ازنظر دور داشت که یک سازمان مردمنهاد وقتی میتواند موفق باشد که در مسئله یابی درست عمل کند؛ باید بدانیم چه چیزی قرار است تغییر کند و منابع در اختیار برای این تغییر چیست. در مثال عینی میتوان به موفقیت کشور در محال کرونا اشاره کرد. در حالیکه همه ما از تواناییها و ایرادات دولت خبرداریم اما کشور ما از کشورهای موفق در این حوزه بوده و دلیل واضح آن ورود جامعه مدنی به عرصه فعالیت و اقدام بوده است.
تعریف مسئله؛ جهش پیشرفت
این فعال حوزه اجتماعی با تاکید براینکه قبل از هر اقدامی باید بتوانیم مسئله را درست تعریف کرده ذینفعان، ذیضرران و ذیربطان را پیدا کنیم و در مسیر مشخصی فعالیت کنیم، ادامه داد: در مثال مشخص میتوان به انجمن چهارطبقه شاره کرد که اقدامات موفقی انجام داده و گفتمانی بر اساس نقدها و فعالیت ایشان در حال شکلگیری است و امروز وقتیکه در مدیریت شهری مشهد طرحی به تصویب میرسد دغدغه پاسخگویی به انجمن چهار طبقه نیز وجود دارد.
وی افزود: در سمت دیگر ماجرا سمنها باید به جذب نیرو و مهمتر از آن نحوه و منابع جذب بیندیشند، درحالیکه درواقعیت هنوز روی این مسائل تفکر نشده و در این خصوص به گفتگوی درونی نیازمندند. یک سؤال بسیار مهم آن است که سمنهای فعال یک کلانشهر مانند مشهد چند بار گرد هم آمده و در خصوص مسائل بنیادین و مهم اجتماعی و مدنی باهم صحبت کردند؟ راهکارهای جذب نیرو، حمایت، امکانات و... را بررسی کرده و منافع سمنها و منافع نیروها را بررسی کردهاند؟
همتآبادی خاطرنشان کرد: جهان معاصر جهان معناداری است و بیمعنایی انسانها را نابود میکند. امروزه در تمام محلات افراد بسیاری از پیر و جوان به چشم میخورند که نمیدانند چهکاری باید انجام دهند. سمنها باید به این مهم بپردازند که چگونه برای این اقشار معنا ایجاد کنند تا این افراد تبدیل به نیروهای کاری ایشان شوند.
به گفته وی، این واقعیت را نمیتوان ازنظر دور داشت که سازمانهای دولتی ما سازمانهای نفت پرورند و اصلاً مسئله محور نیستند. سمنها باید مسائل خود را طوری تعریف کنند که دغدغههای ایشان تبدیل به ادبیات جاافتاده جامعه شود. امروز سمنها در جا انداختن ادبیات خود در جامعه و در نهاد دولت ناتواناند؛ پس باید بپرسیم چرا نمیتوانند به این هدف برسند؟
وی با طرح این سوال که چرا سمنها نمیتوانند برای رفع دغدغههای مدیریت شهری و نیل به اهداف عالیه آن مسائل خود را مطرح کرده و برای مدیریت شهری تولید راهکار کنند؟ ادامه داد: بهعنوانمثال اگر دغدغه مدیریت شهری ترویج جامعه به ورزش همگانی است آیا امروزه سمنها میتوانند ادعا کنند که مسائل خود را طوری مطرح خواهند کرد که در آینده قابل پیشبینی آمار ورزشکاران جامعه درصد مشخصی افزایش یابد؟ زمانی میتوان افراد را بهپایکار بکشانیم که گروه بر مسئلهای توافق کنند. تعریف مسئله مشخص است؛ تعیین مشکل و تأکید بر حل آن و تبیین راهحلها. درواقع مسئله موضوعی است که قابلتغییر است و ما میتوانیم و باید آن را تغییر دهیم.
پژوهشگر مشهدی حوزه علوم اجتماعی تاکید کرد: ابتدا باید مسئلهها مشخص و نهادینه شود و سپس برای راهکارهای آن به گفتگو، تعامل و چالش بپردازیم. کسانی که میتوانند در حل مسئله کمک کنند یا صاحب مسئله یا صاحب راهحلی هستند یا ذینفعان آن به شمار میروند یا... به مشارکت و حضور و اقدام ترغیب شوند. باید تمام این افراد پایکار بیاید و این آمدن مستلزم ایجاد فضای جذاب از جانب سمنهاست. طراحی، اجرا، ارزیابی، مشوق و تمام موارد لازم ازجمله اموری است که باید در این حوزه به کار گرفته شود اما امروز سمنها فاقد این گفتمان هستند!
گفتمان درونی؛ نیاز و ضرورت
همتآبادی با تاکید براینکه باید با گفتمان و چانهزنی میان آنچه دغدغه تشکلهاست و آنچه دغدغه مدیریت شهری است ارتباط ایجاد کرده و برای مدیریت شهری مسئله تعریف کنیم گفت: آن زمان است که مدیریت شهری ترغیب میشود از راهکار ما استفاده کرده و از افرادی که ما معرفی میکنیم بهعنوان نیروی عامل استفاده کند. بهعنوان نمونه وقتی مدیریت شهری در باب محیطزیست دغدغه دارد و انجیاوهایی در حوزه فعالیتهای هنری مشغولاند باید این مسئله برای مدیریت شهری تعریف شود که استفاده از هنرمندان تا چه اندازه میتواند به حل دغدغههای محیطزیستی کمک کرده و یا عدم استفاده از ایشان تا چه میزان میتواند در پیچیدهشدن مشکل مؤثر باشد.
به گفته وی، سازمان مردمنهاد باید بااقتدار وارد میدان عمل شده و اعلام کند که میتواند یک مسئله از مسائل مدیریت شهری را حل کند و اگر مدیریت شهری مشکلی n میلیارد ریالی دارد یک سمن باید بتواند این مشکل را با کسری از n میلیارد ریال برطرف سازد. سمنها در بستر جامعه و بین مردم زیست میکنند و از دغدغهها و حرفها و مشکلات آنها آگاهاند. درواقع در این سمت قضیه مشکلی نداریم اما در سمت مقابل که مطرح کردن مسائل و حل دغدغههای مدیریت شهری است ضعیف عمل کردهایم.
وی در پایان گفت: همه سمنها باید به تقویت و تربیت خود بپردازند. تنها راه این مهم گفتگو، تعامل و انتقال تجربیات است. که اگر این کار را نکنیم تنها تبدیل به افراد میشویم که از ارتباطات شخصی خود به فراخور و حضور مدیران مختلف استفادههای موردی میکنند درحالیکه باید تبدیل به گروهی شویم که بتوانیم مسائل شهری را بااقتدار حل کنیم.
نظرات