به دنبال تغییر رویههای موجود در مواجهه با جرایم هستیم
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد و به نقل از روزنامه شهرآرا؛ اینکه با آنان گفتوگو کنیم و نظرات آنان را در اجرای طرحهایمان لحاظ کنیم. اینکه درخت کاشتن یا رنگ کردن جدول برای مردم یک محله اولویت دارد یا رفع مشکل اعتیاد و جمعآوری زبالهها. همه این جرایم با ترمیم رویههای فعلی، کمشدنی است. مثال واضحش بیآرتی مشهد و داستان نردهها و گلایه کسبه است. یکی میگفت مصوبه شورای همتاست و باید دو طرف نرده بکشیم و مسیر اتوبوسها را جدا کنیم. اما مردم چقدر در زمان تصویب این مصوبات دیده شدند؟ مردم برای بیآرتی گلایه کردند و نتیجه همه این گلایهها و شکایات، درنظر گرفتن یک رویه ترمیمی شد. اینکه با حذف نردهها هم خواسته مردم درنظر گرفته شد، هم خط بیآرتی با تغییراتی اجرا شد. این یعنی ترمیم رویهها، یعنی یک شهر ترمیمی.
آنچه خواندید، گزارشی بود از شهر مشهد و مشکلاتش از زبان دبیر شهر ترمیمی مشهد. امروز نشستهایم روبهروی جعفر سروی و از ترمیم وصلههای ناجور آسیبهای اجتماعی و جرایم شهری پرسیدهایم و اینکه شهر ترمیمی از کلام تا عمل چقدر فاصله دارد؟
عنوان شهر ترمیمی یک عنوان جدید است. سوال اول را به این عنوان اختصاص میدهیم؛ اینکه شهر ترمیمی چیست؟
همانطور که اشاره کردید، شهر ترمیمی مفهوم نو و جدیدی است. به عبارت ساده و خلاصه اگر بخواهم بگویم، شهر ترمیمی برنامه کاهش کنترل جرم است. به گفته جامعهشناسها، جامعه بدون جرم جامعهای است که همه آن را آرزو دارند اما در عمل وجود ندارد. ذات جامعه با جرم و جزا پیوند خورده است. با این اوصاف اگر بپذیریم که هیچ جامعهای بدون جرم نیست، باید اقدامات و کارها را به سمتی ببریم که بستر برای کاهش جرم در جامعه فراهم شود. در حوزه کاهش جرم نیز اقدامات و راهکارهای زیادی مطرح شده است. مثلا برخی به برخورد و اعمال مجازات اعتقاد دارند. عدهای نیز بر ترویج رویههای اصلاحی بهمنظور کاهش جرایم تاکید میکنند.
اما به سوال شما درباره شهر ترمیمی و ضرورت وجود آن برگردم. در نگاهی جزئیتر، وجود جرایم شهری نیز امری بدیهی است. بنابراین هر شهرداری درکنار مدیریت شهری باید به موضوع جرایم شهری -از سدمعبر، ساختوساز غیرمجاز و رهاسازی زباله و فاضلابها تا دیگر جرایم شهری- ورود پیدا کند.
اما در این میان فعالیت شهرداری از نوع قدرت و حاکمیت نیست. عملکرد شهرداری برپایه خدمت است. حال اگر در شهر جرایمی رخ دهد یا شهروندی قوانین شهری را زیرپا بگذارد، شهرداری ناچار است از نیروی انتظامی و پلیس برای برخورد کمک بگیرد یا آنکه با تصویب مصوباتی برای کاهش این جرایم تلاش کند. همین عوامل سبب میشود که هرازگاهی کلیپهایی درمورد این نوع رفتارهای شهرداریها منتشر شود. مثلا شهرداریِ فلان شهر برای رفع سدمعبر، بساط فرد را جمع کرد. این کلیپها بیشک تمام خدمات شهرداریها را زیر سوال میبرد، حتی اگر شهرداری از حیات تا ممات همراه شهروندان باشد و به آنان خدمت بدهد. الان صبح که از خواب بیدار میشویم، باید شهر تمیز باشد. زبالهها جمع شده باشد، ترافیک مدیریت شده باشد. اتوبوس و تاکسی برای رفتوآمد باشد و... اما همانطور که گفتم، تمام این موارد در برابر همان رویههای برخوردی برای مدیریت شهری به حاشیه میرود و سبب میشود مردم شهرداریها را بهعنوان یک نهاد خدوم نشناسند.
نکته دیگر ظرفیت جامعه است. ظرفیت جامعه اکنون آنقدر نیست که با اعمال زور و مجازات، بتوان آن را به سمت کاهش جرم سوق داد. چقدر میتوان با افرادی که زباله خود را از ماشین به بیرون میاندازند، برخورد کرد؟ الان و با متن صریح قانون، این افراد باید ۱۰میلیون جریمه بدهند و خودروشان متوقف شود. اما میشود همه این افراد را اینگونه جریمه کرد؟ چقدر میتوان با سدمعبر برخورد کرد؟ یا اینکه چقدر رای قلع و کمیسیون ماده۱۰۰ داریم؟ آیا این رایها بازدارنده بوده است؟ نکته مهمتر آیا این برخوردها توانسته است سبب کاهش جرایم شهری شود یا فقط چهره شهرداریها را درمیان مردم مخدوش کرده است؟ مجازات شهری وقتی بازدارنده است که مردم به مشروعیت نهاد اعمالکننده، ایمان داشته باشند. مشروعیت نیز زمانی محقق خواهد شد که به مردم و نظرات آنان اهمیت بدهیم و از مشارکت آنان استفاده کنیم.
آنچه از صحبتهای شما میتوان برداشت کرد، تاکید بر مشارکت مردمی است. ما بارها در حوزههای مختلف، صحبتهایی در باب اهمیت مشارکت مردم در شهر کردهایم اما در برخی امور فاصله زیادی با گفتههای خودمان داریم. دبیرخانه شهر ترمیمی چطور میخواهد این مشارکت را افزایش دهد؟
در شهر ترمیمی تاکید و محور اصلی بر مشارکت است. قطعا بدون مشارکت مردمی، نمیتوان رویههای فعلی و مشکلساز را ترمیم کرد. در عناصر جامعه محلی نیز مشارکت مردمی، مطبوعات و خصوصیسازی از عناصر اصلی شمرده میشود که در این میان همانطور که اشاره کردم، عنصر مشارکت مردمی، عنصر نخست و مورد تاکید است. اما درباره سوال شما باید بهصراحت به این موضوع اشاره کرد که مشارکت در ارگانها، سازمانها و شهرداریهای کشور شوخی است. بگذارید مصداقی اشاره کنم. برای روز درختکاری بارها دیدهایم که با بنرهایی بیان میکنند قرار است فردا در فلان منطقه یا کوچه درخت بکاریم و مردم در این موضوع مشارکت کنند. فردای آن روز میبینیم که مسئول مربوط همراه چند تن از معاونان یا دیگر مسئولان چند درخت میکارند اما واقعا این نوع اقدام، شامل مشارکت میشود؟
شاید نوعی همراهطلبی باشد تا مشارکت؟
بله، این نوع رفتار یک نوع همراهطلبی است. اینکه بگوییم ما قرار است فلان کار را انجام دهیم، مردم! شما هم همراه باشید. آیا شدهاست که مسئولان، از مردم یک محله یا کوچه بپرسند که اهالی محترم محل! در کدام نقطه محله درخت کاشته شود، مطلوبتر است؟ اصلاً شاید نیاز و خواسته اصلی مردم آن کوچه در آن مقطع، درخت نباشد و درخواست کنند کار دیگری را شهرداری در اولویت قرار دهد. مثلا شاید بگویند الان جدولهای این کوچه خراب است و برای مردم مشکل ایجاد کرده است. من بارها گفتهام و الان هم دوباره بیان میکنم که کار دفاتر تسهیلگری، رنگ مالیدن به در و دیوار یک محله نیست. به آنها گفتهام اگر شما بر تن یک فرد که مشکل روانی دارد، لباس زیبا و فاخری بپوشانید، ظاهرش را زیبا کردهاید اما آیا مشکلات او را هم حل کردهاید و میتوانید بگویید این فرد دیگر مشکلی ندارد؟
قطعا گفتههای شما مورد تایید است اما شاید نگاه و رویکرد مسئولان، انجام اقدامی با نتایج کوتاهمدت و رویتشدنی است. مثلاً همین موضوعی که اشاره کردید. وقتی دیوار یک محل رنگ میشود، این موضوع در کوتاهترین زمان ممکن به نتیجه میرسد و قابل رویت مردم است. اما شما میتوانید این نگاه را تغییر دهید؟
چنین تفکری از اساس اشتباه است. بله، همانطور که گفتید، برخی مدیران به دنبال کارهای زودبازده و کوتاهمدت هستند اما تا چه زمانی میخواهیم با این تفکر از انجام امور بنیادی طفره برویم؟ نتیجه این طفره رفتنها این میشود که با وجود بخشی با عنوان آسیبهای اجتماعی در اغلب ادارات و نهادها ما همچنان درگیر مشکلات آسیبهای اجتماعی هستیم. حتی این ادارات و مجموعهها در روند کاری خود گرفتار یک چرخه معیوب میشوند؛ چون بنیادی مسئله حل نمیکنند و تنها به فکر پاک کردن صورتمسئله هستند. الان شهرداری هر روز از سرچهارراهها گداها را جمع میکند یا با سدمعبر برخورد میکند اما آیا نتیجهای برای کاهش این مسائل گرفته است؟ جز آن است که این روند در پروسه تکرار افتاده است؟ ما در برخورد با رویهها با تعارف پیش رفتهایم. من تاکید میکنم تا زمانی که مردم را در اداره امور به رسمیت نشناسیم، نمیتوانیم برای رفع جرایم شهری اقدام درخور توجهی انجام دهیم. الان در شهرها سامانه تلفنی برای بیان درخواستهای مردمی گذاشته اند اما آیا مردم میتوانند خواستها و نیازهای خود را با مدیران و تصمیمگیران درمیان بگذارند و به گفتوگو بپردازند؟ میخواهیم بوستانی با عنوان گفتوگو بزنیم اما واقعا چقدر برای گفتوگو کردن با مردم تلاش کردهایم؟ این موارد همان رویه ترمیمی است. ظرفیت جامعه پر شده است و ناگزیریم به سمت رویههای ترمیمی برویم. شاید جالب باشد آماری به شما بدهم؛ به گفته مسئولان قضایی، ۷۵میلیون پرونده شکایت در کشور وجود دارد. به عبارتی هر ایرانی یک پرونده در برابر یک ایرانی دیگر دارد. برای هر کاری شکایت میکنیم. جالب آنجاست که اغلب این پروندهها نیاز به شکایت ندارد و با گفتوگو و میانجیگری برطرف میشود. خود من شاهد بودم که دو استاد مطرح و بنام جامعهشناس دانشگاه فردوسی که در یک آپارتمان زندگی میکردند، به خاطر سروصدا میخواستند از هم شکایت کنند. با من تماس گرفتند که چه کاری برای شکایت انجام دهند. به آنها گفتم: «خود شما بارها به مسئله گفتوگو اشاره کرده و به دانشجوها درس دادهاید اما در عمل خودتان نمیتوانید با گفتوگو و میانجیگری این مشکل ساده را برطرف کنید؟» حالا همین مسئله و مصداق را به گستره یک شهر تعمیم دهید و ببینید اوضاع شکایتها و گلایهها چقدر افسارگسیخته میشود.
نگاه دبیرخانه شهر ترمیمی در برخورد با این شکایات و جرایم شهری چگونه است؟
روزی که موضوع شهر ترمیمی مطرح شد، خیلیها گفتند شهرداری دنبال گرفتن گواهینامهای مانند شهر دوستدار کودک، شهر سوادآموز و... است. این درحالی است که شهر ترمیمی گواهینامه ندارد و مشهد اولین شهری است که در کشور به این موضوع ورود کرده است. درمورد جرایم شهری باید به این موضوع نیز اشاره کرد که متاسفانه سیاست مشخصی برای جرایم شهری در کشور نداریم. حتی میتوان گفت دو خط مشخص برای سیاست جرایم شهری نوشته نشده است. مثلا درمورد سدمعبر یا قطع درخت، شهرداریها باید چهکار کنند؟ اشد مجازات را اعمال کنند؟ ببخشند یا نادیده بگیرند؟
با این توضیحاتی که دادید، میتوان اذعان کرد که رویکرد دبیرخانه ترمیمی، تدوین رویههای اصلاحی در حوزه جرایم شهری است؟
کار اصلی دبیرخانه شهر ترمیمی، بهبود رویههاست. به عبارتی ما لنز یک دوربین هستیم و میخواهیم با تغییر لنز، رویههای فعلی را برای مواجهه با جرایم شهری تغییر دهیم.
این را هم تاکید کنم که دنبال گرفتن امکانات و ایجاد ساختار و گرفتن نیرو نیستیم. مسئولان میدانند که رویههای فعلی برای برخورد با جرایم شهری جوابگو نیست. بنابراین یک شهردار مجرب به سمت رویههای ترمیمی میرود تا هم شهر را مدیریت کند، هم در مسیر کاهش جرایم شهری گامی برداشته باشد. در این باره نیز شهردار و اعضای شورای شهر مشهد پیشگام شدهاند.
برای این تغییرات، باید گامهایی برداشته شود. دبیرخانه شهر ترمیمی چطور میخواهد این تغییرات را کلید بزند؟
ما برای اجرای رویههای ترمیمی نیاز به میانجیگری داریم؛ اینکه فردی با گفتوگو بتواند این چالشها را برطرف کند. در حوزه شهر ترمیمی نیز اکنون قرار است اولین دفتر میانجیگری را در حوزه جرایم و پروندههای شهری ایجاد کنیم. علاوهبر آن مقرر شده است به هرکدام از دفاتر تسهیلگر یک میانجیگر بدهیم تا به شکایت و پروندههایی از این دست رسیدگی و با میانجیگری آن را برطرف کند. در شهر ترمیمی ۱۴کارگروه در بخشهایی مانند محله ترمیمی، خانواده ترمیمی، مسجد ترمیمی، مدرسه ترمیمی، کلانتری ترمیمی و... مدنظر قرار گرفته است اما پایه را بر محله ترمیمی قرار دادهایم؛ چون به اذعان کارشناسان جرم و جزا، پایه هر جرمی در خانواده و جامعه است و تمام گروههای دیگر، زیرمجموعه این حوزه قرار میگیرد. نکتهای که در این حوزه باید به آن اهمیت بدهیم، وجود افرادی با توانایی زیاد برای میانجیگری است. بیشک میانجیگری توانایی است که به مدرک و تخصص احتیاج ندارد. چهبسا افرادی با مدرک دکتری داریم اما این توانایی را برای رفع یک مشکل ندارند.
تا به امروز نتیجهای از اقدامات شهر ترمیمی گرفتهاید؟
دبیرخانه شهر ترمیمی چند ماه است فعال شده است و همزمان با فعالیت ما موضوع کرونا و محدودیت جلسات مطرح شد اما در همین مدت جلسات بسیاری با شهرداران مناطق، مسئولان قضایی و مسئولان حوزه آسیبهای اجتماعی داشتهایم. اکنون مسئولان قضایی و چند نهاد دیگر همراه ما هستند. علاوهبر آن محله سیسآباد را بهعنوان محله آزمایشی انتخاب کردهایم و در همین چند ماه توانستهایم پنج پرونده این محله را با میانجیگری به سازش برسانیم.
نظرات